پایگاه جدید لوکاس و تاکتیک مهندسی معکوس آمریکا چه تاثیری بر امنیت زیرساختهای نفتی ایران دارد؟
احداث پایگاه جدید پهپادی آمریکا در منطقه سنتکام (خلیجفارس) و استفاده از تاکتیک «مهندسی معکوس» شدهی ایران، تهدیدی جدی و متفاوت برای زیرساختهای حیاتی انرژی ایران محسوب میشود.
بر اساس اطلاعات موجود، آمریکا با تغییر پارادایم نظامی خود از اتکای صرف به ناوگانهای هواپیمابر گرانقیمت به سمت استفاده از پهپادهای ارزان و هوشمند، امنیت پایانههای نفتی ایران را با چالشهای زیر مواجه میکند:
۱. تاکتیک اشباع پدافند (مهندسی معکوس تاکتیک ایران) آمریکا دقیقاً همان تاکتیکی را که ایران و روسیه با پهپادهای «شاهد ۱۳۶» در اوکراین و اسرائیل اجرا کردند، کپیبرداری کرده است.
در این تاکتیک، هدف از شلیک انبوه پهپادها (حملات گلهای)، تخریب مستقیم با خود پهپاد نیست، بلکه هدف اصلی درگیر کردن و «اشباع» سامانههای پدافندی است.
آمریکا با شلیک صدها پهپاد «لوکاس» در موجهای پیاپی، لانچرهای پدافند هوایی ایران را وادار به شلیک موشکهایشان میکند تا جایی که ذخیره آنها تمام شود (Overshoot) و رادارهای پدافندی عملاً از مدار خارج یا مشغول شوند،.
۲. هموار کردن مسیر برای ضربه نهایی (Knockout Strike) خطر اصلی برای زیرساختهای نفتی زمانی است که پدافند ایران مشغول مقابله با گلههای پهپادی است.
در این لحظه که آسمان منطقه از پوشش مؤثر خالی شده، جنگندههای آمریکایی (مانند F-18) بمبهای سنگین و دورایستای خود را به سمت اهداف اصلی شلیک میکنند.
پهپادهای لوکاس تنها نقش «جادهصافکن» را بازی میکنند تا بمبهای سنگین بتوانند با موفقیت به مخازن و تاسیسات حیاتی اصابت کنند.
۳. آسیبپذیری جغرافیایی و فنی زیرساختهای انرژی پهپاد لوکاس با برد ۶۰۰ تا ۷۰۰ کیلومتر، تمامی مراکز حیاتی انرژی و اقتصادی ایران در جنوب را در تیررس دارد.
اهداف مشخصی که در معرض خطر مستقیم این سناریو هستند عبارتند از:
- پایانههای نفتی خارک
- تاسیسات عسلویه
- بندرعباس و بندر امام خمینی،.
این پهپادها بسیار کوچکتر از شاهد ۱۳۶ هستند (طول بال حدود ۲.۵ متر و وزن ۸۲ کیلوگرم) و به دلیل استفاده از مواد کامپوزیتی و سطح مقطع راداری کم، کشف آنها برای رادارهای فعلی دشوار است،.
همچنین، قابلیت حمل محمولههای جنگ الکترونیک توسط این پهپادها میتواند در یک منطقه وسیع (مثلاً ۲۰۰ کیلومتر مربع) رادارهای ایرانی را کور کند.
۴. پیامدهای استراتژیک و اقتصادی هدف آمریکا از این تغییر رویکرد، ضربه زدن به «منبع تامین مالی جنگ» است.
اگر در شرایطی که ایران در جبهه غرب (اسرائیل) درگیر است، زیرساختهای جنوب (عسلویه و خارک) با این تاکتیک نابود شوند، ایران منابع ارزی لازم برای اداره اقتصاد و ادامه جنگ را از دست داده و مجبور به عقبنشینی یا پایان جنگ خواهد شد.
۵. هوشمندسازی و کاهش هزینه پهپاد لوکاس مجهز به هوش مصنوعی است که امکان حملات گروهی هماهنگ بدون نیاز به هدایت تکتک توسط اپراتور را فراهم میکند.
هزینه هر فروند از این پهپادها حدود ۳۵ هزار دلار است که در مقایسه با موشکهای چند میلیون دلاری یا پروازهای پرهزینه جنگندهها، به آمریکا اجازه میدهد جنگی طولانی و فرسایشی را با هزینه کم علیه زیرساختهای ایران مدیریت کند.
خلاصه راهکار مقابله: ایران برای مقابله با این تهدید نیاز به ارتقای رادارها برای کشف اهداف کوچک و استفاده از سیستمهای پدافندی لیزری یا موشکهای هدایتشونده ارزانقیمت (مشابه کیتهای لیزری هواپایه) دارد تا بتواند بدون صرف هزینههای گزاف موشکی، با گلههای پهپادی مقابله کند،.
یک تمثیل برای شفافسازی: تصور کنید یک بوکسور حرفهای (آمریکا) به جای اینکه در همان ابتدا با یک مشت سنگین و انرژیبر (بمبافکنها و ناوها) حمله کند، ابتدا صدها زنبور مزاحم (پهپادهای لوکاس) را به سمت صورت حریف (پدافند ایران) میفرستد.
زمانی که حریف تمام انرژی و تمرکز خود را صرف دور کردن این زنبورها کرد و گاردش باز شد، بوکسور آن مشت سنگین و کاری را به نقطه حساس (تاسیسات نفتی) وارد میکند.
اهداف لوکاس در خلیج فارس چیست؟
بر اساس اطلاعات ارائهشده در منابع، اهداف اصلی پهپادهای آمریکایی «لوکاس» در خلیجفارس، زیرساختهای حیاتی انرژی و شریانهای اقتصادی ایران در جنوب کشور است.
آمریکا با مهندسی معکوس تاکتیکهای ایران، این پهپادها را برای مأموریتهای خاصی طراحی کرده است که در ادامه به جزئیات آن میپردازیم:
۱. اهداف جغرافیایی مشخص برد این پهپادها حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ کیلومتر است؛ بنابراین هدف آنها حمله به عمق خاک ایران (مانند تهران) نیست، بلکه دقیقاً برای ضربه زدن به مراکز حساس جنوب ایران طراحی شدهاند.
اهداف نامبرده شده در منابع عبارتند از:
- پایانههای نفتی خارک
- تاسیسات پارس جنوبی در عسلویه
- بندرعباس
- بندر امام خمینی.
۲. هدف تاکتیکی: اشباع و از کار انداختن پدافند هدف نظامی استفاده از لوکاس، ایجاد «اورشوت» (Overshoot) در سامانههای پدافندی ایران است.
آمریکا با شلیک صدها پهپاد ارزانقیمت (حدود ۳۵ هزار دلار) به صورت همزمان (حمله گلهای)، رادارهای ایرانی را درگیر و ذخایر موشکهای پدافندی را خالی میکند.
این تاکتیک یک «عملیات فریب و اشباع» است تا در زمانی که پدافند ایران مشغول مقابله با انبوه پهپادهاست، جنگندههای اف-۱۸ آمریکایی بتوانند با بمبهای سنگین و دورایستا، ضربه نهایی و اصلی را به تاسیسات نفتی وارد کنند.
۳. هدف استراتژیک: قطع منابع مالی آمریکا با تغییر پارادایم نظامی خود، به جای استفاده از ناوگانهای گرانقیمت برای تهدید کلی، به دنبال ضربه زدن به نقاطی است که «پول جنگ و اقتصاد ایران» از آنجا تأمین میشود.
هدف نهایی این است که با نابودی پایانههای نفتی و گازی در شرایط جنگی (مثلاً همزمان با درگیری ایران و اسرائیل)، ایران منابع ارزی خود را از دست داده و مجبور به عقبنشینی یا پایان جنگ شود.
۴. عملیات جنگ الکترونیک علاوه بر انهدام فیزیکی، پهپاد لوکاس میتواند به عنوان ابزاری برای جنگ الکترونیک استفاده شود. این پهپادها قادرند با پرواز گروهی بر فراز یک منطقه وسیع (مثلاً ۲۰۰ کیلومتر مربع)، یک «فرش الکترومغناطیسی» پهن کرده و رادارهای پدافندی ایران را کور یا مختل کنند تا مسیر برای سایر حملات هموار شود .
یک تمثیل برای درک بهتر: پهپادهای لوکاس مانند «دستهای از ملخها» هستند که به مزرعه (تاسیسات نفتی) هجوم میآورند.
هدف اصلی آنها خوردن تمام محصول نیست، بلکه هدف این است که کشاورز (پدافند هوایی) تمام سموم و ابزار دفاعی خود را برای کشتن ملخها مصرف کند.
وقتی دست کشاورز خالی شد و خسته شد، آنگاه جانوران درنده اصلی (بمبافکنهای سنگین) بدون هیچ مانعی وارد شده و مزرعه را به طور کامل نابود میکنند.
لوکاس چه تفاوتی با شاهد ۱۳۶ دارد؟
بر اساس اطلاعات موجود در منابع، اهداف استقرار و استفاده از پهپادهای «لوکاس» در خلیجفارس را میتوان در سه سطح جغرافیایی، تاکتیکی و استراتژیک دستهبندی کرد:
۱. اهداف جغرافیایی: زیرساختهای حیاتی جنوب آمریکا این پهپادها را نه برای حمله به عمق خاک ایران (مانند تهران)، بلکه دقیقاً برای هدف قرار دادن «شریانهای حیاتی اقتصاد و انرژی» در نوار ساحلی جنوب طراحی کرده است.
برد ۶۰۰ تا ۷۰۰ کیلومتری لوکاس، تمامی اهداف زیر را در تیررس قرار میدهد:
- پایانههای نفتی جزیره خارک
- تاسیسات گازی و پتروشیمی عسلویه (پارس جنوبی)
- بندرعباس
- بندر امام خمینی.
۲. اهداف تاکتیکی: اشباع پدافند و ایجاد «منطقه امن» برای حمله اصلی
- تخلیه ذخایر موشکی (Overshoot): هدف نظامی لوکاس، اجرای حملات گلهای (Swarm) برای درگیر کردن رادارها و وادار کردن سامانههای پدافندی ایران به شلیک مداوم است تا ذخیره موشکهای آنها تمام شود و اصطلاحاً «اورشوت» کنند .
- جادهصافکن برای جنگندهها: پس از اینکه پدافند ایران مشغول یا خالی از مهمات شد، جنگندههای آمریکایی (مانند F-18) که بمبهای سنگین و ویرانگر حمل میکنند، میتوانند بدون مزاحمت وارد عمل شده و تاسیسات نفتی را منهدم کنند .
- جنگ الکترونیک: یکی دیگر از اهداف تاکتیکی، استفاده از لوکاس برای ایجاد یک «فرش الکترومغناطیسی» در منطقهای وسیع (مثلاً ۲۰۰ کیلومتر مربع) است تا رادارهای ایرانی کور شده و شبکه پدافندی مختل شود.
۳. اهداف استراتژیک: فشار اقتصادی و تغییر موازنه هزینه
- قطع منابع مالی جنگ: آمریکا با هدف قرار دادن پایانههای صادرات نفت و گاز، به دنبال آن است که در زمان درگیری (مثلاً جنگ ایران و اسرائیل)، درآمد ارزی ایران را قطع کند تا ایران به دلیل فقدان منابع مالی مجبور به توقف جنگ یا عقبنشینی شود.
- جنگ ارزانقیمت: هدف دیگر، تغییر پارادایم نظامی از اعزام ناوگانهای چند میلیارد دلاری و پرریسک، به استفاده از ابزارهای ارزانقیمت است.
- آمریکا میخواهد با پهپادهای ۳۵ هزار دلاری، موشکهای گرانقیمت پدافند ایران را هدر دهد و هزینهی دفاع را برای ایران بالا ببرد.
یک تمثیل برای شفافسازی: نقش پهپادهای لوکاس مانند «نارنجکهای نوری و دودزا» (Flashbang) در عملیات ویژه پلیس است.
پلیس (آمریکا) قبل از ورود به اتاق متهم، ابتدا این نارنجکها (پهپادهای لوکاس) را پرتاب میکند تا بینایی و تمرکز هدف (پدافند ایران) را مختل کند.
زمانی که هدف گیج و ناتوان شد، تیم ضربت اصلی با سلاحهای سنگین (جنگندهها و بمبها) وارد میشود تا کار را تمام کند.
پایگاه پهپادی لوکاس در خلیج فارس و تهدید زیرساخت های نفتی ایران
ایران چگونه میتواند با پهپاد لوکاس مقابله کند
برای مقابله با پهپادهای آمریکایی «لوکاس» که با هدف اشباع پدافند و تخریب زیرساختهای نفتی ایران طراحی شدهاند، ایران نیازمند اتخاذ راهکارهایی است که هم از نظر تکنولوژیکی مؤثر باشند و هم از نظر اقتصادی مقرونبهصرفه.
بر اساس تحلیلهای ارائهشده در منابع، ایران میتواند با «مهندسی معکوسِ راهکارهای مقابله» (همانطور که آمریکا تاکتیک حمله را مهندسی معکوس کرد)، از سه روش اصلی استفاده کند:
۱. ارتقای سیستمهای کشف و رادار اولین چالش، شناسایی این پهپادهاست. پهپاد لوکاس کوچک است و بدنهای از جنس مواد کامپوزیتی دارد که بازتاب راداری کمی ایجاد میکند.
رادارهای معمولی ممکن است در شناسایی آنها دچار مشکل شوند (مشابه مشکلی که اوکراین در شناسایی شاهد ۱۳۶ دارد) .
- راهکار: ایران باید بر روی توسعه رادارهایی با «طول موج کوتاه» تمرکز کند که قادر به کشف اشیاء پرنده کوچک در فواصل مناسب باشند.
۲. توسعه پدافند لیزری (راهکار زمینپایه) استفاده از موشکهای پدافندی گرانقیمت برای زدن پهپادهای ۳۵ هزار دلاری، هم از نظر اقتصادی اشتباه است و هم باعث خالی شدن ذخایر موشکی (Overshoot) میشود.
- راهکار: ایران میتواند مشابه رویکرد اسرائیل، به سمت «سلاحهای لیزری» حرکت کند. هزینه هر شلیک لیزر کمتر از ۱۰ دلار است، در حالی که موشکهای پدافندی صدها هزار دلار قیمت دارند.
- طبق منابع، ایران در حوزه تحقیقات لیزر نظامی دست خالی نیست و دانش پایه آن را دارد، اما نیاز به سرمایهگذاری بیشتر برای عملیاتی کردن و تولید انبوه این سامانهها دارد.
۳. استفاده از راکتهای هدایتشونده هواپایه (راهکار هواپایه) آمریکا برای شکار پهپادهای شاهد، به جای موشکهای هوابههوای گرانقیمت (۱ تا ۲ میلیون دلاری)، جنگندههای خود را به «راکتهای مجهز به کیت هدایت لیزری» مجهز کرده است.
این راکتها ارزان هستند و خلبان میتواند به راحتی در پشت دستههای پهپادی قرار گرفته و آنها را یکییکی شکار کند.
- راهکار: ایران میتواند همین تاکتیک را پیادهسازی کند.
- با توجه به اینکه ایران تکنولوژی «گلولههای توپخانه هدایتشونده» را در اختیار دارد، نصب کیتهای هدایتشونده روی راکتهای معمولی هلیکوپترهای کبرا یا جنگندههای سبک، کاری پیچیده و غیرممکن نیست .
- این کار به نیروی هوایی اجازه میدهد با هزینه بسیار کم با گلههای پهپادی مقابله کند.
خلاصه راهبرد: کلید موفقیت در این نبرد، «مدیریت هزینه و حجم آتش» است.
ایران نباید با موشکهای استراتژیک به جنگ پهپادهای تاکتیکی برود.
یک تمثیل برای شفافسازی: اگر حمله پهپادهای لوکاس را مانند هجوم هزاران «پشه آلوده» در نظر بگیریم، استفاده از تفنگ شکاری (موشکهای پدافندی فعلی) برای کشتن آنها غیرعقلانی و پرهزینه است و خیلی زود فشنگها تمام میشود.
راهکار ایران باید ساخت و استفاده از «حشرهکشهای برقی» (لیزر) و «مگسکشهای دقیق» (راکتهای ارزانقیمت هدایتشونده) باشد که بتواند بدون ورشکستگی و تمام شدن مهمات، تمام پشهها را نابود کند.