موشک حرارتی ایران و تهدید پناهگاه نتانیاهو
این ویدئوی یوتیوبی که از کانال «مارشال ایاِن» به دست آمده، یک نمای کلی نگرانکننده از یک موشک بالستیک ایرانی جدید به نام «عطافآفروس» ارائه میدهد که ظاهراً اصلاحشده موشک «سجیل ۲» است. موشک حرارتی ایران و تهدید پناهگاه نتانیاهو
این موشک به طور خاص برای هدف قرار دادن تأسیسات زیرزمینی طراحی شده است، به طوری که برخی گمانهزنیها هدف آن را پناهگاه بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، میدانند.
قدرت تخریبی این موشک از کلاهک ترموباریک آن نشأت میگیرد که با ایجاد یک موج فشار و حرارت طولانیمدت، در فضاهای بسته همانند بمبهای هستهای عمل میکند، اما فاقد تشعشعات رادیواکتیو است.
این تحلیل نگرانیهای اسرائیل را از یک سلاح جدید که میتواند پناهگاههای زیرزمینی را بدون تحریک واکنش بینالمللی هستهای نابود کند، برجسته میسازد.
با این حال، منبع همچنین به نقاط ضعف بالقوه این موشک، مانند وابستگی کلاهک به اکسیژن محیط و مسائل دقت آن، اشاره میکند.
ویژگیهای کلیدی موشکی حرارتی ایران و تاثیر آن بر استراتژی امنیت اسرائیل چیست؟
موشک حرارتی ایران که در منابع با نام تش آفاروس (Attach Aferos) شناخته میشود، یک سلاح بالستیک است که به دلیل نوع کلاهک و قابلیتهای ویژه خود، به طور فزایندهای بر محاسبات استراتژی امنیتی اسرائیل تأثیر گذاشته است.
در زیر، ویژگیهای کلیدی این موشک و تأثیر آن بر استراتژی امنیتی اسرائیل بر اساس اطلاعات موجود در منابع آورده شده است:
ویژگیهای کلیدی موشک تش آفاروس (Attach Aferos)
تش آفاروس به عنوان یک سلاح “پنهان” ایران شناخته میشود و اعتقاد بر این است که یک نسخه تغییر یافته از موشک سجیل ۲ (Sigil 2) ایران است.
مشخصات فنی و عملکردی
- نوع و سوخت: این موشک، یک موشک بالستیک سوخت جامد دو مرحلهای است. سیستم سوخت جامد، قابلیت پرتاب سریع را بدون نیاز به فرآیندهای پیچیده سوختگیری فراهم میکند.
- ابعاد: طول آن ۱۷.۹ متر، قطر آن ۱.۲۵ متر و وزن آن هنگام پرتاب بیش از ۲۳,۶۰۰ کیلوگرم است.
- سرعت و برد: موشک در فاز نهایی فرود، به سرعتی معادل ۷.۵ ماخ (بیش از ۲.۵ کیلومتر در ثانیه) میرسد. این سرعت بالا رهگیری آن را تقریباً غیرممکن میسازد مگر اینکه در عرض چند ثانیه شناسایی شود. برد تخمینی آن ۲,۵۰۰ کیلومتر است و در دسته MRBM پلاس قرار میگیرد؛ این برد آن را قادر میسازد تا از عمق خاک ایران به هر هدفی در اسرائیل یا حتی مدیترانه شرقی برسد.
- کلاهک: موشک میتواند کلاهکی بین ۶۵۰ تا ۷۰۰ کیلوگرم حمل کند.
کلاهک ترموباریک (خلاء)
مهمترین ویژگی تش آفاروس، کلاهک آن است: کلاهک ترموباریک یا خلاء حرارتی (thermobaric warhead).
- مکانیسم تخریب: این کلاهک به گونهای مهندسی شده است که در ارتفاع پایین منفجر شود، اکسیژن محیط را جذب کند و یک گوی آتشین حرارتی عظیم آزاد نماید.
- آسیبرسانی: این فرآیند صرفاً تخریب نمیکند، بلکه از داخل میسوزاند، تبخیر میکند و خفگی ایجاد مینماید. موشک به جای ایجاد یک موج شوک سنتی، پالس حرارتی/فشاری طولانیمدتی ایجاد میکند که تا سه برابر بیشتر از بمبهای معمولی دوام دارد و خلاء به جا میگذارد که هر موجودی وابسته به اکسیژن را نابود میکند.
- تخصص در اهداف سختشده: این کلاهکها برای حمله به تونلها، پناهگاهها، تأسیسات زیرزمینی و مناطق متراکم شهری ایدهآل هستند. هدف آن، تزریق فشار کشنده به داخل اهداف مستحکم، پیش از آن است که کسی صدای انفجار را بشنود.
تأثیر بر استراتژی امنیتی اسرائیل
اسرائیل این کلاهکهای ترموباریک را نه فقط به خاطر قدرت خامشان، بلکه به دلیل ابهام حقوقی و ظرافت استراتژیک آنها، تهدیدی عمیقتر میبیند.
مقامات اطلاعاتی اسرائیل زنگ خطر را به صدا درآوردند که آیا ایران یک کلاهک غیر اتمی با پیامدهای هستهای تولید کرده است.
۱. خنثیسازی تأسیسات زیرزمینی (Bunker Buster)
- فروپاشی پناهگاهها: این موشک قادر است ۴۵ پناهگاه و جانپناه زیرزمینی را بدون ایجاد سر و صدا منهدم کند. این سلاح میتواند تلفات سنگینی را در مراکز فرماندهی زیرزمینی، تونلها و تأسیسات سختشده ایجاد کند.
- تأثیر بر بقا: این موشکها برای نابودی زندگی در داخل پناهگاهها طراحی شدهاند، در حالی که ممکن است ساختار فیزیکی آنها دستنخورده باقی بماند. موج فشار آنها ریهها را خرد میکند، رگهای خونی را پاره میکند و اندامهای داخلی را از هم میدرد، بدون اینکه حتی دیوارهها شکافی بردارند.
- هدف استراتژیک: تش آفاروس میتواند مقر فرماندهی زیرزمینی یا سایتهای هستهای زیرزمینی را خنثی کند، از جمله مکانهایی که ممکن است نتانیاهو با کابینه جنگی خود در آنجا جلسه داشته باشد.
۲. ابهام هستهای و جلوگیری از پاسخ
- عدم نقض قوانین بینالمللی: کلاهک ترموباریک تشعشع ساطع نمیکند و تحت قوانین بینالمللی به عنوان سلاح هستهای واجد شرایط نیست.
- کاهش ریسک: اسرائیل از این میترسد که ایران بتواند با استفاده از این سلاح، بدون برانگیختن خشم جهانی یا تحریک انتقام هستهای، تأسیسات حیاتی آن را هدف قرار دهد. این ترس به این جمله خلاصه میشود: تش آفاروس لازم نیست هستهای باشد تا مانند آن عمل کند.
۳. دور زدن سامانههای دفاعی فعلی
- دقت کمتر کافی است: برخلاف بمبهای هستهای سنتی که نیاز به دقت بالا دارند، در مورد این کلاهکها، خطای اندک نیز اغلب برای ایجاد ویرانی کافی است. این ویژگی آنها را برای سناریوهای حمله اول یا حملات تلافیجویانه، ایدهآل میکند و نیاز به رهگیرهای فوقدقیق مانند آرو ۳ (Arrow 3) یا دیوید اسلینگ (David Sling) را دور میزند.
- خلاء تجربه دفاعی: اسرائیل تجربه صفر عملیاتی در میدان نبرد با این نوع قدرت انفجاری دارد. سامانههای دفاع هوایی اسرائیل برای کلاهکهای فلزی و الگوهای ترکش طراحی شدهاند، نه برای امواج گسترده آتش و فشار.
نقاط ضعف بالقوه (فرصتی برای راهبرد دفاعی اسرائیل)
با وجود هاله ترسناک پیرامون این موشک، منابع به نقاط ضعفی اشاره میکنند که میتواند توسط اسرائیل مورد بهرهبرداری قرار گیرد:
- وابستگی به اکسیژن: اثربخشی این کلاهکها در ارتفاعات بالا، محیطهای کمفشار یا در طول شرایط آب و هوایی ناپایدار محدود میشود. همچنین، اثر تخریبی آنها در زمینهای باز به سرعت کاهش مییابد.
- دقت: شواهد عمومی مبنی بر استفاده تش آفاروس از سامانههای هدایت بسیار دقیق (مانند GPS یا جستجوگرهای نوری) وجود ندارد. اگر صرفاً به ناوبری اینرسی متکی باشد، خطای احتمالی دایرهای آن میتواند ۱۰۰ متر یا بیشتر باشد که برای کلاهکی که نیاز به انفجار دقیق در یک فضای بسته دارد، فاجعهبار است.
- رهگیری الکترونیکی: اگر موشک از پیوند داده یا جستجوگر نهایی استفاده کند، در برابر جنگ الکترونیک، پارازیت، فریب یا تداخل طعمه آسیبپذیر است، و اسرائیل یکی از پیشگامان جهان در اقدامات متقابل الکترونیکی است.
نتیجهگیری: استعارهای برای درک تهدید
اگر سامانههای دفاع موشکی اسرائیل را به یک تور ماهیگیری تشبیه کنیم که برای گرفتن توپهای سنگی و فلزی (کلاهکهای سنتی یا هستهای) طراحی شده است؛ موشک ترموباریک تش آفاروس مانند پرتاب کردن حجم بزرگی از آب تحت فشار به پناهگاهها است.
این “آب” (فشار و خلاء) از شکافهای تور عبور میکند، نیازی به هدف قرار دادن دقیق توپها ندارد و هدف اصلیاش نه شکستن صخره، بلکه خفه کردن حیات داخل صخره است.
این ماهیت نامرئی و “غیرفلزی” تهدید، استراتژی دفاعی اسرائیل را که بر رهگیری فیزیکی متمرکز است، به چالش میکشد.
چگونه ترکیب های تسلیحات ترموباریک، معادلات بازدارندگی منطقه را تغییر می دهد؟
قابلیتهای تسلیحات ترموباریک، بهویژه در رابطه با موشکی مانند «تاش آفاروس» (Tash Afaros) که در منابع به آن اشاره شده است، معادلات بازدارندگی منطقهای را به شکلی بنیادی تغییر میدهند، زیرا تهدیدی را ایجاد میکنند که پیامدهای هستهای را بدون استفاده از سلاح هستهای به همراه دارد و دفاع در برابر تأسیسات زیرزمینی را بسیار دشوار میسازد.
تغییرات کلیدی در معادلات بازدارندگی منطقهای ناشی از ظرفیتهای تسلیحات ترموباریک، طبق منابع، عبارتند از:
۱. ابهام حقوقی و زیر پا گذاشتن آستانه هستهای
تغییر اساسی در معادله بازدارندگی از این واقعیت ناشی میشود که کلاهکهای ترموباریک:
- تشعشع ساطع نمیکنند و از نظر قوانین بینالمللی بهعنوان سلاح هستهای طبقهبندی نمیشوند.
- این ابهام حقوقی و عدم تابش، به این معنا است که استفاده از آنها ممکن است باعث تحریک یک پاسخ یا تلافی هستهای نشود.
- در نتیجه، یک سلاح ترموباریک میتواند کشتار گستردهای را در داخل مراکز فرماندهی زیرزمینی و تأسیسات سختشده ایجاد کند—از جمله جاهایی که ممکن است مقامات ارشد (مانند کابینه جنگ نتانیاهو) در آنجا جلسه داشته باشند—بدون اینکه خشم جهانی را برانگیزد.
- این وضعیت، به ایران (بهعنوان بازیگر توسعهدهنده این سلاحها) اجازه میدهد تا آسیبهای استراتژیک شبیه به هستهای را وارد کند، اما از محدودیتهای سیاسی و نظامی مرتبط با نقض خطوط قرمز هستهای اجتناب ورزد.
۲. بیاثرسازی سنگرها و استحکامات زیرزمینی
مهمترین ظرفیت این تسلیحات که بازدارندگی را دگرگون میسازد، توانایی آنها در هدف قرار دادن استحکامات زیرزمینی است که معمولاً برای محافظت در برابر حملات متعارف یا حتی هستهای طراحی شدهاند:
- این کلاهکها برای تزریق فشار کشنده به داخل اهداف مستحکم طراحی شدهاند، قبل از آنکه کسی صدای انفجار را بشنود.
- آنها اکسیژن محیط را جذب کرده و یک گلوله آتشین حرارتی عظیم آزاد میکنند که نهتنها تخریب میکند، بلکه از درون خفه، بخار و میسوزاند.
- تسلیحات ترموباریک برای کشتار انتخابی عالی هستند؛ آنها میتوانند حیات داخل سنگرها را از بین ببرند در حالی که ساختارها را نسبتاً دستنخورده باقی میگذارند.
- امواج فشار این کلاهکها میتوانند ریهها را در هم بکوبند، رگهای خونی را پاره کنند و اندامهای داخلی را پارهپاره سازند، بدون اینکه حتی دیوارها را بشکافند.
- آنها برای ضربه زدن به تونلها، پناهگاهها، تأسیسات زیرزمینی و مناطق متراکم شهری ایدهآل هستند.
- در منابع اشاره شده که این سلاحها میتوانند ۴۵ پناهگاه و جانپناه زیرزمینی را بدون ایجاد سر و صدا منهدم کنند.
۳. کاهش نیاز به دقت بالا و به چالش کشیدن سامانههای دفاعی
ظرفیتهای ترموباریک، دقت لازم برای یک حمله موفق را کاهش میدهند و سامانههای دفاعی موجود را به چالش میکشند:
- کلاهکهای ترموباریک نیازی به دقت نقطهای مانند سلاحهای هستهای سنتی ندارند.
- یک خطای نزدیک اغلب برای ایجاد ویرانی کافی است، که آنها را برای سناریوهای حمله اول یا حملات تلافیجویانه ایدهآل میسازد.
- این امر باعث میشود نیاز به رهگیرهای بسیار دقیق مانند «آرو ۳» (Arrow 3) یا «فلاخن داوود» (David Sling) برای مقابله با آنها کاهش یابد.
- مهمتر از همه، اسرائیل تجربه میدانی صفر در برابر این نوع قدرت انفجاری دارد. سامانههای دفاع هوایی این کشور برای کلاهکهای فلزی و الگوهای ترکش طراحی شدهاند، نه امواج گسترشیابنده آتش و فشار.
- بنابراین، این تسلیحات یک تهدید ناآشنا هستند که موازنه بازدارندگی را با وادار کردن طرف مقابل به آمادگی دائمی در برابر چیزی که سامانههای دفاعی آن برای مقابله با آن طراحی نشدهاند، تغییر میدهند.
بهطور خلاصه، ظهور تسلیحات ترموباریک مانند تاش آفاروس، بازدارندگی را از محافظت از ساختارها در برابر انفجار و اجتناب از تشعشعات هستهای به سمت تمرکز بر حفاظت از محیط داخلی و اکسیژن حیاتی تغییر داده است.
این سلاحها «نیازی نیست هستهای باشند تا مثل آن عمل کنند»، و همین امر باعث میشود که تلآویو در حالت آمادهباش دائمی بماند.
اگر بخواهیم این دگرگونی را با یک تمثیل توضیح دهیم، میتوان گفت که اگر موشکهای سنتی مانند چکشی بودند که میخواستند دیوار را خراب کنند، موشک ترموباریک مانند تخلیه ناگهانی هوای داخل یک زیردریایی است.
شما ممکن است بتوانید در برابر ضربه خارجی چکش مقاومت کنید، اما در برابر از دست دادن محیط داخلی (هوا و فشار) که برای زنده ماندن ضروری است، بیدفاع خواهید ماند.
نقاط ضعف و قوت پدافند هوایی اسرائیل در مقابله با این کلاس جدید تسلیحات چیست؟
پرسش شما در مورد نقاط قوت و ضعف سامانههای پدافند هوایی اسرائیل در مواجهه با نسل جدید تسلیحات، بهویژه موشک حرارتی-فشاری (ترموباریک) تَش عفروس (Tash Apheros) است که در منابع به آن اشاره شده است.
این موشکها یک کلاس تهدیدآمیز جدید ایجاد میکنند زیرا عملکرد آنها با تسلیحات سنتی که پدافند اسرائیل برای آنها طراحی شده است، تفاوت دارد.
در اینجا تحلیل نقاط ضعف و قوت پدافند هوایی اسرائیل بر اساس منابع ارائه شده است:
نقاط قوت پدافند هوایی اسرائیل در مقابله با تَش عفروس
پدافند اسرائیل میتواند از چندین ویژگی موشک تَش عفروس و همچنین قابلیتهای الکترونیکی خود برای تضعیف این تهدید استفاده کند:
- قابلیتهای جنگ الکترونیک پیشرفته (Electronic Warfare): اسرائیل در زمینه اقدامات متقابل الکترونیکی و عملیات اخلال موشکی در سطح جهانی پیشرو است. اگر موشک تَش عفروس از پیوند داده (data link) یا جوینده انتهایی (terminal seeker) استفاده کند، در برابر اخلال (jamming)، جعل سیگنال (spoofing) یا تداخل فریبنده (decoy interference) آسیبپذیر خواهد بود.
- مسیر قابل پیشبینیتر (Predictable Arc): با وجود اینکه موشک در مرحله نهایی با سرعت بالا (تا ماخ 7.5) حرکت میکند، این سرعت بالا باعث کاهش چابکی آن در طول ورود مجدد به جو میشود. این کاهش چابکی باعث میشود موشک یک قوس قابل پیشبینیتر را دنبال کند، که اگر به اندازه کافی زود تشخیص داده شود، میتواند توسط سامانههایی مانند آرو ۳ (Arrow 3) یا فلاخن داوود (David Sling) رهگیری شود.
- آسیبپذیریهای ذاتی کلاهک ترموباریک در محیط باز: اثربخشی این کلاهکها بهشدت به اکسیژن محیط اطراف وابسته است. اگر موشک به دلیل خطای ناوبری اندک یا انفجار در ارتفاع نامناسب، نتواند با دقت بالا به هدف مورد نظر برسد، اثر مخرب آن در فضای باز بهسرعت از بین میرود و ممکن است ضربه تقریباً بیفایده باشد.
- وابستگی به ناوبری: اگر تَش عفروس صرفاً به ناوبری اینرسی (Inertial Navigation) وابسته باشد و از سامانههای هدایت دقیق (مانند GPS یا جستجوگرهای اپتیکال) استفاده نکند، خطای احتمالی دایرهای (CEP) آن میتواند ۱۰۰ متر یا بیشتر باشد. این میزان خطا برای کلاهکی که نیاز دارد دقیقاً در یک فضای بسته منفجر شود، فاجعهبار است.
نقاط ضعف و چالشهای پدافند هوایی اسرائیل
بزرگترین چالش اسرائیل در مواجهه با تَش عفروس ناشی از ماهیت عملکردی کلاهک حرارتی-فشاری است که سامانههای دفاعی اسرائیل برای مقابله با آن طراحی نشدهاند:
- تجربه میدانی صفر (Zero Battlefield Experience): اسرائیل تجربه میدانی صفر با این نوع نیروی انفجاری (امواج گسترشدهنده آتش و فشار) دارد.
- طراحی سیستمها برای تهدیدات سنتی: سامانههای پدافند هوایی اسرائیل برای مقابله با کلاهکهای فلزی و الگوهای ترکش طراحی شدهاند، نه برای مقابله با امواج گسترشیابنده آتش و فشار.
- عدم نیاز به دقت نقطهای برای کلاهک ترموباریک: برخلاف موشکهای هستهای سنتی که نیاز به دقت بسیار بالا دارند، کلاهکهای ترموباریک نیاز به دقت نقطهای ندارند. یک برخورد نزدیک (Near Miss) اغلب برای ایجاد تخریب کافی است. این ویژگی باعث میشود که رهگیرهای فوقدقیقی مانند آرو ۳ یا فلاخن داوود نتوانند با اطمینان کامل مانع از آسیب شوند.
- تأثیرات بدون نقض سازه: سلاحهای ترموباریک برای کشتار انتخابی طراحی شدهاند؛ آنها میتوانند با امواج فشار، ریهها را خُرد کرده، رگهای خونی را پاره کنند و اندامهای داخلی را از هم بدرند، بدون اینکه حتی دیوارهای استحکامات را نقض کنند. این موضوع هدف نهایی از پناهگاهها و تأسیسات زیرزمینی را زیر سؤال میبرد.
- ابهام حقوقی و استراتژیک: کلاهکهای ترموباریک تشعشع ساطع نمیکنند و از نظر قوانین بینالمللی بهعنوان هستهای طبقهبندی نمیشوند. این ویژگی باعث میشود که استفاده از آنها پاسخ هستهای را تحریک نکند و خشم جهانی کمتری را برانگیزد، در حالی که میتوانند تلفات گستردهای در مراکز فرماندهی زیرزمینی و تونلها وارد کنند. این وضعیت، واکنش استراتژیک اسرائیل را پیچیده میسازد.
به طور خلاصه، در حالی که اسرائیل در تئوری میتواند با استفاده از رادارها و قابلیتهای جنگ الکترونیک خود، موشک را در صورت تشخیص زودهنگام رهگیری کند، بزرگترین نقطه ضعف در این است که سامانههای دفاعی موجود، برای مقابله با تأثیر ویرانگر و منحصر به فرد فیزیکی کلاهک ترموباریک (فشار طولانی مدت و خلاء پس از انفجار) فاقد تجربه و طراحی مناسب هستند.
تشبیه برای درک بهتر:
اگر سامانههای پدافند هوایی اسرائیل مانند یک سپر دفاعی سنگی باشند که برای دفع شمشیرها (کلاهکهای فلزی ترکشزا) طراحی شدهاند، موشک ترموباریک تَش عفروس مانند یک مُشتِ بادی قدرتمند است که هدفش خُرد کردن اندامهای داخلی پشت سپر سنگی است، نه شکستن خود سنگ؛ و اسرائیل هنوز راه مطمئنی برای دفع این “مُشت بادی” پیدا نکرده است.






