این منبع که متن پیادهسازی مصاحبهای از کانال یوتیوب “جورج گالووی” با مکس بلومنتال است، بر موضوعات متعددی تمرکز دارد، اما به شدت به اتهامات علیه دونالد ترامپ در رابطه با پرونده جفری اپستین و تلاشهای او برای جلوگیری از افشای عمومی فایلها میپردازد. ترامپ در حال خدمت به یک کشور خارجی است
بلومنتال و گالووی بحث میکنند که چگونه جنبشهای جناح راست آمریکا، به ویژه جریانهای جوانتر، به دلیل اقدامات ترامپ در این مورد و همچنین حمایت آشکار او از اسرائیل، که به زعم آنها به ضرر منافع آمریکا است، از او فاصله میگیرند.
علاوه بر این، آنها رابطه ایالات متحده با گروههای جهادی، به ویژه ملاقات ترامپ با محمد جولانی (رهبر جبهه النصره و از بنیانگذاران داعش) را بررسی میکنند و این ملاقات را نشانهای از تداوم سیاستهای مخرب آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه میدانند.
در نهایت، منابع به فروپاشی و تجزیه احتمالی سوریه تحت رهبری جولانی اشاره میکنند که به نفع نخبگان غربی و رژیم صهیونیستی تمام میشود.
ایالات متحده آمریکا و اسرائیل در استفاده از گروههای جهادی مانند الجولانی در رابطه با چه چیزی بودهاند؟
بسیار خوب، سوال شما در مورد اهداف ایالات متحده و اسرائیل در به کارگیری گروههای جهادی مانند الجولانی در خاورمیانه، به نکاتی کلیدی در منابع ارائه شده اشاره دارد.
بر اساس این منابع، پذیرش و استفاده از احمد الشارع، که قبلاً با نام محمد الجولانی شناخته میشد و مؤسس شاخه سوری القاعده (جبهة النصره) و همچنین همبنیانگذار داعش بوده است، بخشی از یک پروژه گستردهتر آمریکایی-اسرائیلی-ناتو در منطقه توصیف شده است .
اهداف اصلی ایالات متحده و اسرائیل از استفاده از این گروهها و به طور خاص پذیرش الجولانی/الشارع، شامل موارد زیر است:
اهداف ژئوپلیتیکی گسترده (ایالات متحده)
استفاده از گروههای جهادی ریشه در سیاستهای سازمان سیا دارد که از سال ۱۹۷۹ (یا زودتر) در افغانستان آغاز شد. اهداف کلی این سیاستها شامل موارد زیر بوده است:
- تضعیف دشمنان ژئوپلیتیکی.
- نابودی کشورهای مستقل.
- درهم شکستن دولتهای سکولار در سراسر جهان اسلام.
- متلاشی کردن و بیثباتسازی کشورهای قدرتمندی که با ایالات متحده همسو نبودند و نفت خود را در اختیار بازرگانان آمریکایی قرار نمیدادند.
اهداف امنیتی و سیاسی خاص (آزمونهای رژیم صهیونیستی و نخبگان آمریکایی)
منابع اشاره میکنند که احمد الشارع (الجولانی) تمامی آزمونهای نخبگان شکارچی ایالات متحده و همچنین رژیم صهیونیستی را پشت سر گذاشته است.
این «آزمونها» شرایطی هستند که به او اجازه دادند در کاخ سفید مورد استقبال قرار گیرد. این شرایط شامل اهداف مستقیم اسرائیل و منافع اقتصادی آمریکا است:
- عدم تجاوز به اسرائیل: الجولانی متعهد شده است که حتی یک گلوله به سوی سربازان اسرائیلی شلیک نکند، حتی در شرایطی که آنها به حومه دمشق نزدیک میشوند.
- پذیرش اشغال بلندیهای جولان: او موافقت کرده است که به اسرائیل اجازه دهد بلندیهای جولان را اشغال کند و کوه حرمون را تصرف نماید؛ این امر سوریه را از توان بازدارندگی در برابر اسرائیل محروم میکند.
- همسویی با پیمانهای منطقهای: او تمایل خود را برای پیوستن به پیمانهای ابراهیم (که در منبع به عنوان پیمانهای اپستین توصیف شدهاند) نشان داده است.
- اقتصاد و خصوصیسازی: او تمایل خود را برای گرفتن وام از صندوق بینالمللی پول (IMF) و همچنین تمایل به عقد قرارداد با شرکتهای آمریکایی و خصوصیسازی آنچه از داراییهای سوریه باقی مانده است، نشان داده است.
- حمایت سیاسی: او به وضوح برای جلب حمایت یهودیان آمریکایی و حمایت ترامپ، توجه ویژهای به جامعه یهودیان سوری (که به سختی وجود دارند) نشان میدهد.
نتایج عملیاتی
منابع بیان میکنند که گروه الجولانی (جبهة النصره) از طریق مشارکت ترکیه در پایگاه هوایی سرلیک و در نتیجه تحت سرپرستی ناتو و اطلاعات ترکیه، سلاح دریافت میکردند.
در نهایت، نتیجه این اقدامات این است که سوریه به عنوان آخرین ملت قوی و مستقل عربی، از بین رفته و بالکانیزه (تجزیه) خواهد شد.
در نگاهی کلی، اگر بخواهیم این فرآیند را درک کنیم، میتوان آن را مانند یک معامله دانست: در ازای اینکه یک گروه جهادی، اهداف بلندمدت ژئوپلیتیک (بیثباتی و تضعیف دشمنان) و اهداف امنیتی مستقیم (امنیت اسرائیل و عدم تجاوز) را برآورده کند، مورد حمایت و پذیرش نخبگان غربی قرار میگیرد، حتی با وجود سوابق خشونتآمیز خود.
نقش درهمتنیده پرونده اپستین، مسائل اسرائیل و سیاستهای داخلی آمریکا چیست؟
این یک پرسش بسیار دقیق و مهم است، چرا که منابع نشان میدهند این سه موضوع (پرونده اپستین، مسائل اسرائیل و سیاستهای داخلی آمریکا) در یکدیگر تنیده شده و بر هم تأثیر میگذارند.
درهمتنیدگی این موضوعات منجر به بروز شورشهایی در داخل جناح راست آمریکا و تضعیف اعتبار دونالد ترامپ شده است.
نقش درهمتنیده این سه محور به شرح زیر است:
۱. پرونده اپستین و تأثیر آن بر سیاست داخلی آمریکا
پرونده جفری اپستین بهطور چشمگیری در سیاست داخلی آمریکا مجدداً مطرح شده و برای دونالد ترامپ دردسر بزرگی ایجاد کرده است.
- تلاش برای دفن کردن پرونده: ترامپ در تلاش است تا با برقراری تماسهای تلفنی جنونآمیز با نمایندگان کنگره، مانند نانسی میس و لورن بوبرت، پرونده اپستین را دفن کند.
- بحران رأیگیری در کنگره: لورن بوبرت، نماینده جمهوریخواه کلرادو، طوماری را امضا کرده که ظاهراً اکثریت اعضای کنگره را شامل میشود و خواستار انتشار کامل فایلها و لیست مشتریان اپستین است. دولت ترامپ حتی تلاش کرده تا با جلوگیری از حضور آلیتا گریخالوا، نماینده دموکرات پیروز در انتخابات آریزونا، مانع از رسیدن این رأیگیری به حد نصاب لازم برای انتشار کامل فایلهای اپستین شود. این اقدامات نشان میدهد که ترامپ بهوضوح از محتوای این فایلها میترسد.
- فروپاشی اعتبار ترامپ: امتناع یا خودداری ترامپ از انتشار فایلهای اپستین، که از ژوئیه آغاز شد، منجر به فروپاشی کلیت کاریزمای ترامپ شده است. این امر بهویژه پایگاه رأیدهندگان «اول آمریکا» (America Firsters) زیر ۴۰ سال را ناامید و دلسرد کرده است، زیرا آنها احساس میکنند ترامپ به وعدههایش عمل نکرده است.
- نماد نخبگان خارج از قانون: برای آمریکاییها در جناح چپ و راست، اپستین نمادی از یک نخبه منحرف، فاسد اجتماعی و خارج از قانون است که هیچگاه پاسخگو نیست، و مردم خواستار پاسخگویی در این زمینه هستند.
۲. محوریت اسرائیل و تضعیف دستور کار «اول آمریکا»
منابع نشان میدهند که مسئله اسرائیل «در مرکز همه چیز» قرار دارد و دستور کار موسوم به «اول آمریکا» را کاملاً تحت تأثیر قرار داده است.
- ارتباط با اسرائیل: به نظر میرسد اپستین نزدیک به موساد بوده است؛ داستانهایی در مورد اقامت جاسوسان اسرائیلی در خانه او منتشر شده است. همچنین اپستین گویا به نمایندگی از اهود باراک، نخستوزیر سابق اسرائیل، بهعنوان یک کانال ارتباطی غیررسمی با روسیه خدمت میکرده است.
- خدمت به کشور خارجی: بسیاری از افراد در جناح راست (بهویژه زیر ۳۵ سال) به این نتیجه رسیدهاند که ترامپ «در حال خدمت به یک کشور خارجی» است. این امر دستور کار «اول آمریکا» را کاملاً به خطر انداخته و حتی آن را واژگون کرده است.
- شورش در جناح راست: تمرکز بر محوریت اسرائیل زمینهساز ظهور چهرههایی مانند نیک فوئنتس و یک شورش گسترده در جناح راست شده است. حتی پسر نیکی هیلی، یکی از سیاستمداران فوقالعاده طرفدار اسرائیل، علناً علیه ترامپ و جناح راست طرفدار اسرائیل شورش کرده و اظهار داشته است که اسرائیل در واقع متحد ایالات متحده نیست و منافع ما را تأمین نمیکند.
-
مصاحبه: ترامپ در حال خدمت به یک کشور خارجی است
۳. پیوند پرونده اپستین، اسرائیل و سیاست خارجی
پیوندهای نخبگان فاسد فراتر از مسائل داخلی رفته و در سیاست خارجی آمریکا منعکس شده است:
- ارتباطات خارجی اپستین: تام باراک، فرستاده ترامپ به لبنان که امور ترکیه را نیز مدیریت میکرد، یکی از نزدیکترین همکاران اپستین بوده است.
- پرونده اپستین به عنوان حواسپرتی بینالمللی: این رسوایی ماهیت بینالمللی پیدا کرده است. گوستاو پترو، رئیسجمهور چپگرای کلمبیا، مانور نظامی آمریکا علیه ونزوئلا را یک اقدام انحرافی از سوی «نخبگان منحرف» خوانده است که در پی پنهان کردن پروندههای اپستین هستند.
- “پیمانهای اپستین”: چارچوب نخبگان آمریکاییِ شکارچی، شامل «رژیم صهیونیستی» نیز میشود. محمد الجولانی، که اکنون مورد استقبال ترامپ قرار گرفته، توانسته از آزمونهای این نخبگان عبور کند. این آزمونها شامل تمایل به اجازه دادن به اسرائیل برای اشغال بلندیهای جولان، آسیب نرساندن به سربازان اسرائیلی، و در نهایت پیوستن به توافقنامههای ابراهیم است که بهطور کنایهآمیزی «پیمانهای اپستین» نامیده میشوند.
در مجموع، منابع نشان میدهند که پرونده اپستین صرفاً یک رسوایی جنسی نیست، بلکه نمادی از یک فساد نخبهگرایانه و جهانی است که مستقیماً به نفوذ اسرائیل در سیاست آمریکا گره خورده و اعتبار رهبرانی مانند ترامپ را در برابر پایگاه خود تضعیف کرده است.
میتوان این وضعیت را شبیه به یک سهپایه دید که هر سه پایه آن (فساد نخبگان، نفوذ خارجی، و تفرقه سیاسی) باید سالم بمانند تا قدرت حاکم (در اینجا، دولت ترامپ و متحدانش) بتواند بایستد.
با فروپاشی یکی از پایهها (افشای فساد در پرونده اپستین که به نفوذ اسرائیل وصل میشود)، کل ساختار سیاسی داخلی دچار تزلزل و شورش داخلی میگردد.
چگونه افشای اطلاعات آپستین میتوان پایگاه و آینده سیاسی ترامپ را تضعیف کند؟
این موضوع، یعنی چگونگی تضعیف جایگاه سیاسی و آینده دونالد ترامپ توسط افشای اطلاعات جفری اپستین، یکی از نکات اصلی مورد بحث در منابع شما است و شامل چندین جنبه کلیدی میشود که هم پایگاه رأیدهندگان او و هم اعتبار او را هدف قرار میدهد.
در اینجا شرح میدهم که چگونه این افشاگریها میتوانند ترامپ را تحت تأثیر قرار دهند:
۱. از دست دادن اعتبار در میان پایگاه «اول آمریکا» (America First)
مهمترین آسیب، از دست دادن اعتبار در میان حامیان اصلی ترامپ است، بهویژه جناح «اول آمریکا» و جوانان زیر ۴۰ سال.
- نقض وعدهها و فروپاشی اسطوره: پایه و اساس کل «رمز و راز» ترامپ و حتی دور دوم او در پی ماجرای اپستین فرو ریخته است. این پایگاه رأیدهنده به دلیل خودداری یا شکست ترامپ در انتشار پروندههای اپستین خشمگین شده است.
- وعدههای عملنشده: این پروندهها نه تنها توسط ترامپ، بلکه توسط کش پاتل (مدیر سابق افبیآی) که وعده داده بود این افشاگری بیسابقه «دولت پنهان» (Deep State) را نابود خواهد کرد، به پایگاهش وعده داده شده بود.
- فقدان اعتبار: از ژوئیه، زمانی که افبیآی و وزارت دادگستری یادداشتی مبنی بر عدم انتشار پروندهها امضا کردند، روند نزولی آغاز شد، زیرا پایگاه رأیدهندگان، بهویژه جوانان «اول آمریکا»، دیگر نمیتوانستند ترامپ را قابل اعتماد ببینند.
- حمله به حامیان خودی: ترامپ حتی اعضای پایگاه خود را به دلیل درخواست افشای پروندههای اپستین، “کودن” (morons) خوانده و به آنها حمله کرده است. این موضوع، همراه با ناامیدی از پروندههای دیگری مانند پروندههای جیافکی، به سرخوردگی عمیق در میان حامیانش دامن میزند.
۲. تلاش برای مخفیکاری و شواهد مستقیم دخالت
این منابع نشان میدهند که ترامپ مستقیماً در تلاش برای جلوگیری از انتشار کامل اطلاعات است، که خود دلیلی بر این است که دونالد ترامپ چیزی را پنهان میکند.
- تلاشهای برای دفن ماجرا: ترامپ سعی دارد ماجرای اپستین را دفن کند. او تماسهای تلفنی شدیدی با نمایندگانی مانند نانسی میس و لورن بوبرت داشته است.
- تلاش برای ممانعت از رأیگیری: دولت ترامپ در تلاش است تا با ممانعت از سوگند خوردن یک نماینده دموکرات، از رسیدن رأیگیری برای انتشار لیست کامل مشتریان اپستین به حد نصاب حیاتی جلوگیری کند.
- عواقب سیاسی شدید: هر کسی که پس از این ماجرا رأی به عدم انتشار پروندههای اپستین دهد، در حال امضای حکم مرگ سیاسی خود و اقدام به خودکشی سیاسی است، زیرا اعتبار خود را از دست خواهد داد.
۳. افشاگریهای مرتبط با تخلف و سوءاستفاده
شواهد فزایندهای از ارتباط ترامپ با سوءاستفادههای اپستین در حال افشا شدن است که میتواند مستقیماً به آینده سیاسی او آسیب برساند:
- علم به سوءاستفاده: ایمیلی از اپستین به گیسلین مکسول منتشر شده است که در آن اپستین اذعان میکند ترامپ از سوءاستفادههایی که در جزیره او اتفاق افتاده، مطلع بوده است.
- تصاویر بالقوه آسیبزا: مایکل وولف، روزنامهنگار و همکار نزدیک اپستین، قبلاً ادعا کرده بود که اپستین عکسهای پولاروئیدی از دونالد ترامپ در کنار دختران زیر سن قانونی که کنار استخر اپستین روی پای او نشسته بودند، به او نشان داده است.
- ارتباط با افراد نزدیک به ترامپ: تام باراک، فرستاده ترامپ در لبنان و مسئول امور ترکیه، یک همکار بسیار نزدیک اپستین بود، نزدیکتر از آنچه قبلاً میدانستیم.
۴. تأثیر نمادین و فساد نخبگان
پرونده اپستین فراتر از یک رسوایی فردی است؛ آن یک نماد برای آمریکاییها در سراسر طیف سیاسی محسوب میشود.
- نماد نخبه منحرف: اپستین برای آمریکاییها، چه چپ و چه راست، نمایانگر نخبگان غیرقابل پاسخگو، منحرف، از نظر اجتماعی فاسد و هنجارشکن است که مافوق قانون عمل میکنند.
- تقاضای پاسخگویی: آمریکاییها خواهان پاسخگویی هستند. تا زمانی که نمایندگانشان (از جمله ترامپ) از ارائه این پاسخگویی بترسند یا خودداری کنند، این تصور ایجاد میشود که آنها “در این بازی دخیل هستند”.
۵. تضعیف دستور کار «اول آمریکا» به دلیل ارتباط با خارجیها
این رسوایی با ادراک عمومی مبنی بر اینکه ترامپ در خدمت منافع خارجی است، گره خورده و دستور کار «اول آمریکا» را به خطر انداخته است.
- خدمت به کشور خارجی: بسیاری از جوانان جناح راست (زیر ۳۵ سال) میبینند که ترامپ در حال خدمت به یک کشور خارجی است.
- ارتباط اپستین با اسرائیل: به نظر میرسد اپستین “نزدیک به موساد” (Mossad adjacent) بوده است. گزارشهایی مبنی بر اقامت جاسوسان اسرائیلی در خانه او و نقش اپستین به عنوان واسطه برای اهود باراک (نخستوزیر سابق اسرائیل) در کانالهای پشت صحنه با روسیه، در حال ظهور است.
- انشعاب در جناح راست: این تمرکز بر نقش اسرائیل باعث شده است تا شورشی در جناح راست به راه افتد که در حال شکافتن این جناح از درون است.
به طور خلاصه، افشای اطلاعات اپستین نه تنها اعتبار ترامپ را نزد پایگاه خودی که وعده مبارزه با «دولت پنهان» را به آنها داده بود از بین میبرد، بلکه او را درگیر مجموعهای از اتهامات مرتبط با پنهانکاری و علم به سوءاستفاده نخبگان میکند، که این امر او را از تصویر یک “ناجی ضد فساد” دور میسازد.
این وضعیت مانند یک زمین لرزه سیاسی است: هر چند ترامپ سعی میکند لرزشها را با تماسهای تلفنی و اقدامات اداری کنترل کند، اما اگر دیوار پنهانکاری بالاخره بشکند و اطلاعات بیرون بریزد، این نه تنها یک تَرَک بلکه سیلابی خواهد بود که میتواند دولت ترامپ را به طور کامل ببلعد و پایگاه او را به کلی تضعیف کند.




