چگونه نخبگان و نهادهای غربی جنگهای نیابتی را در خاورمیانه و آمریکای لاتین مشروعیت میبخشند؟
نخبگان و نهادهای غربی برای مشروعیت بخشیدن به جنگهای نیابتی در خاورمیانه و آمریکای لاتین از راهبردهای چندجانبهای استفاده میکنند که شامل تئاتر دیپلماتیک، ترویج روایتهای خاص از طریق نخبگان متحد، بهرهبرداری از نهادهای بینالمللی و پنهانسازی اهداف نظامی واقعی است.
در پاسخ به این پرسش که چگونه این نخبگان و نهادها این جنگها را مشروعیت میبخشند، میتوان بر اساس اطلاعات موجود در منابع، موارد زیر را تحلیل کرد:

۱. بهرهبرداری از نهادهای بینالمللی و جوایز (آمریکای لاتین)
یکی از واضحترین روشهای مشروعیتبخشی، استفاده از جوایز معتبر بینالمللی برای تأیید چهرههای حامی جنگ است:
- تبدیل جوایز صلح به ابزار جنگ: جایزه صلح نوبل اکنون به عنوان «جایزه جنگ نوبل» مهندسی میشود تا به جنگ ایالات متحده علیه ونزوئلا چراغ سبز نشان دهد.
- تأیید عوامل نیابتی رادیکال: ماریا کورینا ماچادو، که این جایزه را دریافت کرد، نماینده رادیکالترین جناح اپوزیسیون ونزوئلا است. او:
- جنگ را ترویج کرده است: او جنگ دونالد ترامپ علیه ونزوئلا را تأیید کرد و شخصاً از بنیامین نتانیاهو درخواست کرده است تا رهبری تهاجم اسرائیل به ونزوئلا را بر عهده بگیرد.
- فراخوان به مداخله نظامی: او یک سال بعد علناً از ایالات متحده خواست تا یک مداخله نظامی به سبک لیبی در ونزوئلا آغاز کند.
- تأیید غارت منابع: او قول داده است که اگر آمریکا در حمله برای نشاندن او در کاخ میرا فلورس پیش برود، ثروت نفت و مواد معدنی ونزوئلا را به بالاترین پیشنهاد دهنده واگذار خواهد کرد.
- حمایت مالی و سیاسی خارجی: سازمانهایی مانند وقف ملی برای دموکراسی (NED) از احزاب و مکانیزمهای سیاسی پشت پردهی افرادی مانند ماریا کورینا ماچادو حمایت مالی کردهاند.
۲. نمایش سلطه و به حاشیه راندن مسائل اصلی (خاورمیانه)
در خاورمیانه، مشروعیتبخشی اغلب از طریق نمایش قدرت و نادیده گرفتن حقوق ملتها انجام میشود:
- نمایشهای توخالی دیپلماتیک: گردآوریهای دیپلماتیک (مانند اجلاس صلح مورد بحث) در درجه اول برای نشان دادن سلطه ایالات متحده و اینکه هر کشوری که در آن شرکت میکند، تمایل خود را برای باقی ماندن در مدار واشنگتن و بخشی از ائتلاف فراآتلانتیک نشان دهد، مهندسی میشوند.
- وابستگی کشورهای عربی: تمامی کشورهای عربی حاضر در این گردهماییها، به ویژه مصر، به کمکهای ایالات متحده وابستهاند.
- نادیده گرفتن حقوق فلسطینیان: در طرحهای به اصطلاح صلح، مسائل اصلی اشغالگری و استعمار هرگز مورد توجه قرار نمیگیرد. برای مثال، در طرح ترامپ، فقط به “تمایل فلسطینیان برای داشتن یک دولت” اشاره شده بود و حتی در سخنرانی ترامپ در کنست، اشارهای به فلسطینیان به عنوان انسانهایی که متحمل رنج شدهاند، نشد.
- تضعیف رهبران متحدکننده: محمود عباس و تشکیلات خودگردان فلسطین با اسرائیل و ترامپ برای تضعیف فرآیند وحدت فلسطین، با لابیگری علیه آزادی مروان برغوثی (که میتواند یک چهره متحدکننده باشد) همکاری کردهاند تا عباس بتواند «زندان طلایی خود» در رامالله را حفظ کند.
۳. استفاده از نخبگان دستنشانده و ترویج اطلاعات غلط
نخبگان غربی از چهرههای سیاسی و نظامی خود برای ترویج روایتهای حامی جنگ و مشروعیت بخشیدن به اقدامات غیرقانونی استفاده میکنند:
- ترویج فریبهای سلاح کشتار جمعی (WMD Hoaxes): چهرههایی مانند جان راتکلیف (که از سوی یک مقام دولت ترامپ به عنوان «تندنویس موساد» شناخته شده است) توانستند ترامپ را متقاعد کنند که ایران در آستانه تولید کلاهکهای هستهای است (یک فریب سلاح کشتار جمعی دیگر). راتکلیف که با حمایت اسرائیل به رأس سیا رسید، نقش مهمی در ایجاد شرایطی داشت که اسرائیل احساس میکرد میتواند جنگی تحریکنشده علیه ایران آغاز کند.
- نفوذ بر ارتش آمریکا: نفوذ یک کشور خارجی (اسرائیل) بر فرماندهان ارشد نظامی ایالات متحده به حدی است که فرمانده سابق سنتکام، مایکل کوریلا، به عنوان «ژنرال محبوب اسرائیل» شناخته میشد.
- استفاده از رسانه به عنوان ابزار: شبکه فاکس نیوز به یک ابزار مستقیم برای اسرائیل تبدیل شده است و این امر باعث میشود که اکثریت مردم آمریکا (به ویژه رأیدهندگان ترامپ) با جنگ مخالف باشند، به جز بینندگان فاکس نیوز بالای ۵۵ سال .
۴. عملیات مستمر برای تضعیف دشمن و فریب عمومی
نخبگان به دنبال مشروعیت بخشیدن به حملات نظامی مداوم با هدف تضعیف دشمن هستند:
- استراتژی «چمنزنی» (Mowing the Lawn): اسرائیل استراتژی جنگ مداوم را در پیش گرفته است که هدف آن تضعیف دشمن از طریق جنگ مستمر و عملیاتهای مختلف است، بدون دستیابی به تغییر رژیم یا نابودی کامل دشمن. این استراتژی در جریان محاصره غزه مطرح شد.
- هدف قرار دادن منابع و مردم (ونزوئلا): تحریمهایی که توسط اپوزیسیون ونزوئلا حمایت میشود، منجر به کشته شدن دهها هزار ونزوئلایی شده است و ایالات متحده در حال انجام اعدامهای فراقانونی شهروندان ونزوئلا با برچسب “نارکو تروریست” است.
- پنهانسازی اهداف نظامی: مقامات اسرائیلی دیگر نمیتوانند ادعا کنند که ایران به دنبال کشتن غیرنظامیان اسرائیلی است، زیرا شواهدی نشان داده است که حملات بالستیک ایران مستقیماً در بالای سایت ۸۱ (یک مقر فوق سری فرماندهی و کنترل اطلاعات نظامی که مشترکاً توسط ارتش آمریکا و اسرائیل اداره میشود) در تلآویو اصابت کرده است.
- استفاده از سپر انسانی: برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات دفاعی و پنهان کردن مراکز حساس، یک برج مسکونی در تلآویو (برج داوینچی) مستقیماً برای محافظت از سایت ۸۱ به عنوان سپر انسانی مورد استفاده قرار گرفته است. اسرائیل با دیوارکشی بلند و ممانعت از تصویربرداری خبرنگاران، این منطقه را محاصره کرده تا عموم مردم از آن آگاه نشوند.
نتیجهگیری:
فرآیند مشروعیتبخشی جنگهای نیابتی شبیه به یک دستکاری کامل صحنه تئاتر است؛ جایی که نخبگان غربی با اهدای جوایز به بازیگران اصلی (مانند ماچادو)، استفاده از عوامل داخلی برای ترویج روایتهای دروغین (مانند راتکلیف و WMD)، و پنهان کردن اهداف واقعی نظامی در پشت سپر انسانی و پنهانکاری رسانهای، تلاش میکنند تا هدف نهایی (یعنی غارت منابع و تثبیت سلطه تکقطبی واشنگتن) را توجیه کنند.