تغییر سیاست آمریکا در قبال اسرائیل
این منابع شامل گزیدههایی از ویدیوی یوتیوب تحت عنوان «ترامپ دارد علیه اسرائیل میشود — و آنها از این موضوع خوششان نمیآید | الکس کرینر» از کانال «loulou cuisine مطبخ لولو» هستند.
سخنرانان در این مکالمه، تغییرات در حمایت عمومی آمریکا از اسرائیل را بررسی میکنند و اشاره دارند که پوشش رسانهای سنتی دیگر نمیتواند انتقادات فزاینده از اقدامات اسرائیل، بهویژه در ارتباط با غزه، را نادیده بگیرد.
بخش دیگری از بحث به ترس ترامپ از توطئههای صهیونیستها برای ترورش، بهخصوص در زمینه ترور چارلی کرک، میپردازد.
علاوه بر این، آنها درباره تغییر نظم جهانی به سمت چندقطبی شدن، ضعف اروپا و رشد ائتلافهایی مانند بریکس، و همچنین اقدامات مخفیانه قدرتهای غربی در نقاط مختلف مانند اوکراین، خاورمیانه و ونزوئلا صحبت میکنند.
در نهایت، این گفتوگو نفوذ منافع صهیونیستی و بریتانیایی را در سیاست آمریکا و جهان، همراه با فساد و اقدامات توطئهآمیز نخبگان، مورد بحث قرار میدهد.
پیامدهای احتمالی تغییر موضع عمومی آمریکا نسبت به اسرائیل بر سیاست خارجی چیست؟
بحث در مورد پیامدهای احتمالی تغییر موضع عمومی آمریکا نسبت به اسرائیل بر سیاست خارجی ترامپ، نیازمند بررسی دقیق وضعیت افکار عمومی و فشارهای سیاسی داخلی است که در منابع به آنها اشاره شده است.
با توجه به اطلاعات موجود، تغییرات گسترده در نگرش آمریکاییها نسبت به اسرائیل میتواند تأثیر قابلتوجهی بر تصمیمات سیاست خارجی دونالد ترامپ داشته باشد:
### ۱. زمینه تغییر افکار عمومی آمریکا
حمایت بیچون و چرا از اسرائیل عمداً به بخشی از فرهنگ آمریکایی تبدیل شده بود.
در گذشته، هرگونه بحثی به این ادعا بازمیگشت که اسرائیل متحد آمریکاست و تنها دموکراسی در خاورمیانه است.
اما اکنون وضعیت فرق کرده است:
* **نسلکشی و شبکههای اجتماعی:** منابع به “نسلکشی کاملاً بیرحمانه، بیبند و بار، وحشیانه و مجرمانه” توسط اسرائیلیها علیه فلسطینیان اشاره میکنند که نمیتوان آن را نادیده گرفت.
به لطف رسانههای اجتماعی، دیگر صرفاً به رسانههای جریان اصلی وابسته نیستیم؛ مردم اطلاعات واقعی، از جمله جنبههای وحشتناک عملیات غزه مانند گرسنگی دادن دستهجمعی و هدف قرار دادن عمدی کودکان، را به اشتراک میگذارند.
* **تشکیل یک دیدگاه جدید:** به نظر میرسد که این رویدادها انبار باروتی برای نوعی واکنش ایجاد کرده است. بخش بزرگی از جامعه آمریکا و اکثریت قاطع در میان جوانان، متمایل به این هستند که اسرائیل را به عنوان یک **”دولت سرکش”** و بنیامین نتانیاهو را به عنوان یک **”جنایتکار جنگی شرور”** ببینند.
* **اراده مردم:** مردم آمریکا دیگر نمیخواهند ایالات متحده با اسرائیل درگیر باشد یا منابع و ثروت آمریکا صرف نسلکشی اسرائیل علیه فلسطینیان شود.
### ۲. پیامدهای احتمالی بر سیاست خارجی ترامپ
این سونامی تغییر در افکار عمومی، شرایطی را فراهم میکند که ترامپ میتواند از آن برای تغییر مسیر سیاست خارجی خود استفاده کند:
**الف) امکان جدایی از حمایت از اسرائیل:**
* این وضعیت جدید، این امکان را برای ترامپ فراهم میکند که **دولت و خودش را از حمایت از اسرائیل جدا سازد**.
* این وضعیت به ترامپ اجازه میدهد که از این تعهد (تعهد به حمایت از اسرائیل) فرار کند.
* اگر این تغییرات ادامه یابد، ترامپ **چارهای جز تمکین به اراده مردم آمریکا نخواهد داشت**.
**ب) تغییر در نحوه برخورد با تنشهای منطقهای:**
* اگر اسرائیل حمله به ایران را از سر بگیرد و اولین ضربه را بزند، شانس خوبی وجود دارد که **آمریکاییها کنار بکشند و دخالت نکنند**.
* این کنارهگیری، وضعیت در خاورمیانه را به شدت تغییر خواهد داد.
### ۳. موانع و فشارهای داخلی بر ترامپ
با وجود اینکه افکار عمومی ممکن است ترامپ را به سمت دوری از اسرائیل سوق دهد، موانع جدی داخلی نیز وجود دارند که بر سیاستهای او تأثیر میگذارند:
* **نشانههای نگرانکننده صهیونیستی:** منابع نشانههای نگرانکنندهای را مطرح میکنند؛ از جمله اینکه دولت آمریکا مملو از صهیونیستها است. همچنین رئیس دفتر ترامپ قبلاً برای بنیامین نتانیاهو کار میکرده است.
* **ترس ترامپ از ترور:** این شایعه وجود دارد که ترامپ **از بنیامین نتانیاهو و صهیونیستها میترسد**. او احساس میکند در صورت تردید در حمایت از اسرائیل، خطر ترور خودش وجود دارد.
همچنین ممکن است تهدیدهایی متوجه اعضای خانوادهاش، مانند فرزندان و نوهها، شده باشد تا او مجبور به اطاعت شود.
* **ابهام در نیت ترامپ:** همیشه این برداشت وجود داشته که ترامپ از صمیم قلب دوست نتانیاهو نیست یا بیقید و شرط به امنیت اسرائیل متعهد نیست.
حتی گفته شده است که اگر کسی صهیونیست بود، به ترامپ اعتماد نمیکرد و به او مشکوک میبود.
با این حال، سیاستهای او در قبال مسائل مختلف گاهی آنقدر متغیر و آشفته (all over the map) است که مشخص نیست آیا او “مانند روباه دیوانه است یا صرفاً دیوانه”.
در مجموع، در حالی که موج افکار عمومی آمریکا ترامپ را به سمت استقلال از تعهدات سنتی نسبت به اسرائیل هل میدهد، نگرانیهای عمیق سیاسی و شخصی (فشار صهیونیستهای داخلی و ترس از پیامدهای عدم حمایت) میتواند اجرای این تغییر در سیاست خارجی را پیچیده سازد.
***
این وضعیت مانند یک کشتی بزرگ است که توسط جریان قدرتمند افکار عمومی به یک سو رانده میشود، اما لنگرها و بادبانهای آن توسط نیروهایی در جهت مخالف مهار شدهاند؛ در نهایت، حرکت کشتی (سیاست خارجی ترامپ) ترکیبی از مسیر جریان و توانایی او برای بریدن یا حفظ این لنگرها خواهد بود.
چگونه شبکههای ثروتمند و ذینفوذی بر تصمیمگیریهای دولت تاثیر میگذارند؟
بر اساس اطلاعات موجود در منابع، شبکههای ذینفوذ و ثروتمند صهیونیستی به طرق مختلفی بر تصمیمگیریهای دولت ترامپ تأثیر میگذارند.
این نفوذ هم از طریق حضور مستقیم در داخل دولت و هم از طریق شبکههای بیرونی قدرتمند اعمال میشود:
۱. نفوذ مستقیم در داخل دولت
بر اساس گزارشهایی که توسط مکس بلومنتال و The Grayzone منتشر شده است، منابعی در کاخ سفید میگویند که دولت توسط صهیونیستها اشغال شده است (overrun by Zionists).
همچنین، یکی از نشانههای این نفوذ این است که رئیس ستاد کارکنان ترامپ قبلاً برای بنیامین نتانیاهو کار میکرده است.
این امر برای گویندهی منبع، «کاملاً باورنکردنی» است اما ظاهراً یک واقعیت محسوب میشود.
۲. شبکههای میلیاردر و ترس از ترور
گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد ترامپ شخصاً ممکن است تحت فشار یا ترس باشد:
- این شک و گمان وجود دارد که ترامپ در واقع از نتانیاهو و صهیونیستها میترسد.
- ترامپ ممکن است احساس کند که اگر حمایت خود از اسرائیل را تضعیف کند، خطر ترور خودش وجود دارد.
- احتمال دیگری که مطرح شده این است که ترامپ ممکن است از ترور خود نترسد، اما کافی است که این افراد اعضای خانواده او را تهدید کنند، مثلاً با اشاره به اینکه او فرزندان و نوههای زیادی دارد و حیف است که اتفاقی برای آنها بیفتد.
برخی از اظهارات و سیاستهای اخیر ترامپ، که “دیوانهکننده و غیرعادی” توصیف شدهاند، این گمانهزنی را تقویت میکنند که «کسی توانسته است بر ترامپ نفوذ کند»، از جمله صهیونیستهایی که در صفوف او حضور دارند و ممکن است او از آنها هراس داشته باشد.
۳. شبکه ثروتمندان و پروژه صهیونیستی گسترده
منابع نشان میدهند که پروژه صهیونیستی بسیار بزرگتر از خود اسرائیل است و اسرائیل را تنها نوک کوه یخ میدانند. این پروژه بسیار گسترده است و از مراکز قدرت در جوامع غربی، بهویژه واشنگتن و نیویورک، عبور میکند.
این موضوع پس از ترور چارلی کرک نیز تا حدی آشکار شد، زیرا مکس بلومنتال فاش کرد که یک شبکه کامل از میلیاردرها در ایالات متحده وجود دارد که به بنیامین نتانیاهو وفادار هستند.
این افراد بسیار ثروتمند و بسیار قدرتمند توصیف شدهاند.
- لری الیسون به عنوان یکی از این افراد نام برده شده است؛ او یک صهیونیست متعصب (fanatical Zionist) است.
- الیسون یکی از بزرگترین اهداکنندگان مالی به ارتش اسرائیل (IDF) است.
- او همچنین ارتباط نزدیکی با تونی بلر و بنیامین نتانیاهو دارد. این نزدیکی، ارتباطات بین صهیونیسم، اهداف مجمع جهانی اقتصاد، و مراکز قدرت مانند سیتی لندن را نشان میدهد.
در مجموع، نفوذ صهیونیستی در دولت ترامپ نه تنها به دلیل حمایتهای بیچون و چرای فرهنگی از اسرائیل در آمریکا است که عمداً ایجاد شده است، بلکه به دلیل وجود شبکهای کوچک اما بسیار ثروتمند و قدرتمند در مراکز قدرت ایالات متحده است که تلاش میکنند دستور کار خود را پیش ببرند.
چرا دیدگاههای مردم آمریکا، بهویژه جوانان، درباره اسرائیل برای منطقه آینده مهم است؟
این سوال بسیار مهمی است و منابع به خوبی توضیح میدهند که چرا دگرگونی در دیدگاههای عمومی آمریکا، به ویژه در میان نسل جوان، میتواند پیامدهای عمیقی برای آینده خاورمیانه داشته باشد.
تغییر دیدگاه مردم آمریکا نسبت به اسرائیل، که به آن «سونامی تغییر» در افکار عمومی گفته میشود، اساساً زیربنای حمایت بیقید و شرط آمریکا از اسرائیل را تضعیف میکند و مسیر سیاست خارجی ایالات متحده در منطقه را دگرگون میسازد.
۱. ماهیت و دامنه تغییر در دیدگاهها
- کاهش حمایت سنتی: در گذشته، حمایت بیچون و چرط از اسرائیل بخشی از فرهنگ آمریکا تلقی میشد که عمداً به این شکل درآمده بود. در بحثها، همواره بر این نکته تأکید میشد که اسرائیل متحد ما و تنها دموکراسی در خاورمیانه است.
- نقش شبکههای اجتماعی: دیگر نمیتوان از حمایت سنتی دفاع کرد، زیرا مردم دیگر تنها به رسانههای جریان اصلی وابسته نیستند؛ بلکه شبکههای اجتماعی امکان به اشتراک گذاشتن اطلاعات واقعی، از جمله جنایات بسیار وحشتناک عملیات غزه مانند گرسنگی دادن دستهجمعی و هدف قرار دادن عمدی کودکان خردسال را فراهم کردهاند.
- دیدگاه جوانان: این وضعیت جدید قابل نادیده گرفتن نیست و باعث شده است که بخش بزرگی از جامعه آمریکا، و بهخصوص اکثریت قریب به اتفاق جوانان، تمایل داشته باشند که اسرائیل را به عنوان یک دولت سرکش و بنیامین نتانیاهو را به عنوان یک جنایتکار جنگی شرور ببینند.
۲. اهمیت این تغییر برای آینده منطقه
تغییر افکار عمومی در آمریکا، به ویژه اینکه مردم دیگر نمیخواهند ایالات متحده با اسرائیل درگیر باشد و “ثروت آمریکا صرف نسلکشی اسرائیل علیه فلسطینیها شود”، تأثیرات ژئوپلیتیک مستقیمی دارد:
تغییر در سیاست آمریکا:
- این وضعیت جدید این امکان را برای ترامپ فراهم میکند (و به طور ضمنی هر دولت دیگری) که خود و دولتش را از تعهد به حمایت از اسرائیل جدا کند.
- در صورت ادامه این سونامی تغییر در افکار عمومی، رئیس جمهور آمریکا چارهای جز تسلیم شدن به خواست مردم نخواهد داشت.
پیامدهای منطقهای و توازن قدرت:
- این تغییر در وضعیت آمریکا، وضعیت خاورمیانه را به شدت دگرگون میکند.
- اگر اسرائیل حمله جدیدی را علیه ایران آغاز کند و ضربه اول را بزند، احتمال زیادی وجود دارد که آمریکاییها کنار بکشند.
- در نتیجه، وضعیت موجود (حتی نسبت به جنگ ۱۲ روزه تابستان گذشته) به نفع چیزی که «محور مقاومت» نامیده شده و به ضرر اسرائیل تغییر کرده است.
- همچنین، این تغییر به شکلگیری ائتلافهای جدید و جریان یافتن تسلیحات جدید به سمت مصر و ایران کمک میکند.
این نشان میدهد که زمانی که حقیقت از طریق ابزارهایی مانند شبکههای اجتماعی به عموم مردم نفوذ میکند، میتواند ساختارهای قدرتمندی که دههها با دروغ ساخته شدهاند را ریشهکن کند.
این موضوع در نهایت سیاستمداران را وادار به تبعیت از اراده عمومی میکند.
این وضعیت مانند بالا آمدن جزر و مد است؛ تا زمانی که آب آرام است، ساختارهای پنهان قدرت در زیر دیده نمیشوند.
اما اکنون که آب (افکار عمومی) در حال عقبنشینی است، پایههای آن ساختارها آشکار میشوند و قدرتمندان را مجبور میکند تا مسیر خود را در برابر اراده مردم تغییر دهند.
توازن قوا: آیا ترامپ اعراب را انتخاب میکند، اسرائیل را رها میسازد؟




