کابوس اسرائیل: جنگ داخلی و زوال حمایت آمریکا
این منابع، گزیدههایی از ویدیوی «کابوس اسرائیل — جنگ داخلی در راه است.. | پروفسور جفری ساکس» هستند که بر کانال یوتیوب «یمک زمانیم» آپلود شده است و یک مرور کلی از چالشهای اسرائیل ارائه میدهند.
سخنران اصلی، سه جبهه اصلی بحران را برای اسرائیل تشریح میکند: مشکلات داخلی، شامل مسئله فلسطین و خطر جنگ داخلی در میان جامعه یهودی اسرائیل.
وضعیت اسرائیل با همسایگانش، بهویژه ایران، و تردید در مورد موفقیت یک استراتژی جنگی در آنجا؛ و روابط اسرائیل با ایالات متحده، که با کاهش حمایت و افزایش انتقادات، بهویژه در میان نسلهای جوانتر و بخشهایی از هر دو حزب اصلی، مشخص میشود.
منابع بهطور گسترده به فعالیتهای لابیگری اسرائیل در آمریکا میپردازند، با این استدلال که این لابی در پاسخ به افزایش انتقادات در مورد نسلکشی و سیاستهای اسرائیل، به «سیاست تهاجمی» و اقدامات ناامیدکننده مانند تلاش برای تحمیل مراسم مذهبی بر کارمندان بنیاد هریتیج متوسل شده است.
در نهایت، منابع به واکنش سیاسی ایالات متحده به این بحرانها، از جمله اظهارات بحثبرانگیز رئیسجمهور ترامپ در مورد مداخله نظامی در نیجریه، و تقسیمبندی ایدئولوژیک در جناح راست آمریکا در مورد حمایت از اسرائیل اشاره میکنند.
چگونه تضادهای داخلی اسرائیل، از جمله ستیز فلسطینی و شکافهای یهودی، چشمانداز آیندهاش را میدهد؟
این پرسش شما در مورد اینکه چگونه تضادهای داخلی اسرائیل، چشمانداز آینده آن را شکل میدهند، بسیار محوری است و منابع موجود جزئیات مهمی را در این خصوص روشن میکنند.
به طور کلی، آینده اسرائیل تحت تأثیر شدید سه بُعد از بحران قرار دارد: بحران داخلی، رابطه با همسایگان (مانند ایران)، و رابطه با ایالات متحده.
در مورد تضادهای داخلی و شکافهای یهودی، وضعیت اسرائیل در حال حاضر عمیقاً آشفته توصیف شده است:
۱. شکافهای داخلی یهودی و خطر جنگ داخلی
- خطر خشونت و جنگ داخلی: در جامعه یهودی اسرائیل، مشکلات جدی داخلی وجود دارد.
- رئیسجمهور اسحاق هرتزوگ اخیراً نسبت به خطر خشونت در میان یهودیان هشدار داده است و به دلیل خشم شدید در جامعه یهودی اسرائیل، تلویحاً به امکان وقوع جنگ داخلی اشاره کرده است.
۲. مسئله فلسطین و انحطاط اجتماعی
- بحران حلنشده فلسطینی: اسرائیل نتوانسته است مشکل غزه را حل کند و هیچ نوع سازش یا راهحل (modus vivendi) در مورد فلسطینیان در دست اقدام ندارد.
- انحطاط اخلاقی و توحش: به نظر میرسد بخش بزرگی از جامعه یهودی اسرائیل (بیش از ۵۰ درصد) به توحش کشیده شدهاند و دیگر طبق قوانین اساسی که اکثر کشورهای غربی به آن عمل میکنند، رفتار نمیکنند.
- توجیه جنایتها: یک خطای بزرگ در این جامعه این است که جنایات بسیار فجیع (مانند تجاوز جنسی به زندانی فلسطینی) را قابل قبول میداند. زمانی که نوار ویدیویی از این حادثه منتشر شد، نخستوزیر (نتانیاهو) از متهمان دفاع کرد و مدعی شد که مشکل اصلی صرفاً یک مسئله روابط عمومی است.
- انسانزدایی از قربانیان: این رفتار نشان میدهد که ارتکاب فجیعترین جنایات (در دسته شکنجه و قتل) به دلیل هویت قومی قربانی، مجاز شمرده میشود. این موضوع به دلیل انسانزدایی از فلسطینیان است؛ بهطوری که آنها را اساساً “تفاله زمین” میدانند.
- فروپاشی سیستم قضایی: این وضعیت داخلی منجر به یک “آشفتگی بزرگ” در سیستم قضایی شده است. به عنوان مثال، یک سرلشکر مشاور حقوقی ارتش اسرائیل که انتشار نوار ضبط شده توسط متجاوزین را مجاز کرده بود، دستگیر و تحت پیگرد قانونی قرار گرفت و مجبور به استعفا شد.
۳. شکلدهی به چشمانداز آینده
این بحرانهای داخلی و اجتماعی، چشمانداز آینده اسرائیل را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند:
- بقا در بلندمدت: سؤالی که مطرح میشود این است که چگونه جامعهای میتواند برای مدت طولانی دوام بیاورد که بدترین جنایاتی را که بشریت محکوم کرده است، به دلیل هویت قومی قربانیان، تأیید کند.
- از دست دادن حمایت غرب: منابع معتقدند که جامعهای با چنین ویژگیهایی نمیتواند برای مدت طولانی دوام بیاورد، به ویژه زمانی که حمایت خود را از غرب، از جمله ایالات متحده، جلب میکند.
- آسیب به شهرت بینالمللی: درگیریهای داخلی و رفتار اسرائیل—از جمله مواردی که به “نسلکشی” تعبیر شدهاند—باعث آسیب عظیمی به شهرت اسرائیل شده است.
به طور خلاصه، تضادهای داخلی (شکافهای عمیق یهودی و خطر جنگ داخلی) همراه با تداوم مناقشه فلسطینی و انحطاط اخلاقی مرتبط با آن، پایههای جامعه اسرائیل را متزلزل کرده و سوالاتی جدی را در مورد پایداری بلندمدت آن و تواناییاش برای حفظ حمایت حیاتی از سوی متحدان غربی مطرح میسازند.
چگونه از حمایت و رشد انتقادات آمریکا، بهویژه میان جوانان، بر نفوذ لابی اسرائیل تأثیر میگذارند؟
این پرسش شما بسیار مهم و روشنگر است و منابع اطلاعات خوبی در مورد تغییرات فزاینده در چشمانداز سیاسی آمریکا نسبت به اسرائیل ارائه میدهند.
کاهش حمایت و افزایش انتقادات، بهویژه در میان جوانان، تأثیر عمیقی بر روش کار و اثربخشی لابی اسرائیل گذاشته است.
در ادامه به بررسی چگونگی تأثیر این تحولات بر نفوذ لابی اسرائیل میپردازیم:
۱. تضعیف نفوذ و اعتبار لابی
با رشد انتقادات در ایالات متحده، موقعیت لابی اسرائیل در وضعیت بسیار دشوار، اگر نگوییم غیرممکن، قرار گرفته است.
- فروپاشی حمایت عمومی: حمایت از اسرائیل در ایالات متحده در حال از دست رفتن است و انتقاد از اسرائیل بهشدت در حال افزایش است.
- وظیفه دفاع از رفتارهای غیرقابل دفاع: لابی اکنون مجبور است از نسلکشی و رفتار اسرائیل دفاع کند.
- ناگزیر شدن به حمله: با افزایش تعداد منتقدان، تعداد حملات لابی به آمریکاییهایی که از اسرائیل انتقاد میکنند نیز افزایش مییابد. این استراتژی در درازمدت به نفع اسرائیل نخواهد بود.
- از دست دادن حمایت طیفهای سیاسی: اسرائیل در حال از دست دادن حمایت در ایالات متحده است، بهویژه در شهرهایی مانند نیویورک، لسآنجلس، شیکاگو و دالاس. در حالی که حزب دموکرات (چپ) مدتها پیش حمایت خود را از دست داده بود، اکنون حمایت در میان راست (بهطور گسترده تعریف شده) نیز در حال کاهش است.
۲. استیصال و روی آوردن به “سیاستهای تهاجمی” (Smashmouth Politics)
لابی اسرائیل در حال حاضر در مخمصه عمیقی قرار دارد و مستأصل شده است. این استیصال منجر به تغییر تاکتیکهای آنها شده است:
- عدم امکان دفاع در فضای باز: لابی به طولانیترین تلاشها متوسل میشود تا گفتمان را متوقف کند. دلیل این امر آن است که اگر بحثی علنی و آزاد وجود داشته باشد، نمیتوان از اسرائیل دفاع کرد، زیرا رفتار اسرائیل غیرقابل دفاع است، بهویژه با توجه به آنچه که در منابع «نسلکشی» خوانده شده است.
- کار در پشت درهای بسته: لابیها، از جمله آیپک (AIPAC)، زمانی مؤثرترین هستند که در پشت درهای بسته کار کنند. با این حال، در حال حاضر، کار کردن بهطور علنی برای لابی اسرائیل غیرممکن شده است.
- سیاستهای تهاجمی علنی: آنها اکنون مجبورند درگیر سیاستهای تهاجمی (Smashmouth Politics) شوند، که این رویکرد موفق نخواهد بود. این امر به این دلیل است که حقایق و منطق در کنار آنها نیست و نمیتوانند در یک مناظره پیروز شوند.
- اقدامات غیرمعمول و نتیجه عکس: اقداماتی مانند اصرار بر برگزاری شامهای شبات در مؤسساتی مانند هریتیج، با هدف افزایش حمایت از اسرائیل و به حداقل رساندن منتقدان، خشمآور تلقی شدهاند. چنین رفتارهایی اثر معکوس دارند و منجر به دامن زدن به یهودستیزی میشوند. به طور مشابه، تلاشهای سازمانهایی مانند ADL برای نظارت بر سیاستهای دولت جدید نیویورک، احمقانه توصیف شده و اثر معکوس خواهند داشت.
۳. تغییرات نسلی و جمعیتی به عنوان چالشهای درازمدت
جوانان به عنوان یک سیگنال هشداردهنده عمل میکنند. وضعیت برای اسرائیل و لابی فقط با گذشت زمان بدتر میشود.
- سقوط حمایت جوانان: در نیویورک سیتی، شهردار منتخب، بیش از ۵۰ درصد آرا را کسب کرد و ۷۵ درصد آرا را در میان افراد زیر ۳۰ سال به دست آورد. این نشاندهنده یک گرایش بسیار گویا است.
- اولویتبندی مسائل: با اینکه نگرانیهای اقتصادی در رادیکال شدن سیاسی جوانان نقش دارد، اما در مسائل مرتبط با اسرائیل نیز شاهد تغییر هستیم. برخی از افرادی که به رهبران جدید رای میدهند، هدفشان برهم زدن ساختار حاکم در موضوعاتی مانند اسرائیل است.
- پیامدهای جمعیتی: نسلهای مسنتر که حمایت بیشتری از اسرائیل داشتند، خواهند مرد و افراد زیر ۳۰ سال جای آنها را خواهند گرفت.
- تأثیر مهاجرت: با توجه به اینکه ایالات متحده پذیرای مهاجران زیادی خواهد بود، بسیاری از افرادی که در آینده به این کشور میآیند احتمالاً بسیار منتقد اسرائیل خواهند بود.
در مجموع، کاهش حمایت و رشد انتقاد، لابی اسرائیل را مجبور کرده است تا از تاکتیکهای مؤثر سابق خود (کار در خفا) دست کشیده و به سمت اقدامات علنی و تهاجمی سوق پیدا کند.
این امر نه تنها حمایت عمومی را به دست نمیآورد، بلکه به دلیل عدم امکان پیروزی در بحث منطقی، نتیجه عکس میدهد و خطر افزایش یهودستیزی را نیز به همراه دارد.
شاید بتوان وضعیت کنونی لابی را به وضعیتی تشبیه کرد که در آن تلاش میشود یک رودخانه خروشان را با سطلهای کوچک متوقف کرد؛ در حالی که آب (انتقاد عمومی) مدام در حال افزایش است، هرچه بیشتر تلاش کنند تا آن را کنترل کنند، صدای شکستن سد (عدم توانایی در دفاع علنی) بلندتر میشود و در نهایت سیاستهای تهاجمی آنها مانند شلیک به پای خود عمل میکند و اعتبارشان را بیش از پیش مخدوش میسازد.
نقش «سیاستهای پرخاشگرانه» لابی اسرائیل و دولت این کشور در تشدید فضای ضدیت و بیاعتمادی در آمریکا چیست؟
این پرسش شما در مورد تأثیر سیاستهای پرخاشگرانه لابی و دولت اسرائیل بر فضای آمریکا، موضوعی بسیار مهم و مورد بحث در منابع است.
بر اساس اطلاعات موجود، این سیاستها، که اغلب به دلیل ناامیدی و نیاز به دفاع از اقدامات «غیرقابل دفاع» اتخاذ میشوند، نقشی محوری در تشدید فضای ضدیت و بیاعتمادی در ایالات متحده ایفا کردهاند.
در اینجا مروری بر نقش این سیاستهای پرخاشگرانه (“سیاستهای گلاویزانه” یا smashmouth politics) و پیامدهای آنها در آمریکا ارائه میشود:
۱. افول حمایت و غیرقابل دفاع بودن رفتار اسرائیل
- حمایت از اسرائیل در ایالات متحده در حال “تبخیر شدن” است، در حالی که انتقاد از آن به شدت و با سرعت فزایندهای (با جهش و مرزها) در حال رشد است؛ این امر هم در میان حزب جمهوریخواه و هم در حزب دموکرات مشاهده میشود [۴].
- رفتار اسرائیل “غیرقابل دفاع” تلقی میشود، به ویژه در شرایطی که مردم طی دو سال گذشته شاهد چیزی بودهاند که “نسلکشی” توصیف شده است [۴, ۷]. این امر آسیب عظیمی به اعتبار اسرائیل وارد کرده است [۵].
- در حال حاضر، لابی اسرائیل در موقعیتی دشوار و شاید غیرممکن قرار گرفته است، زیرا اکنون باید از این رفتارها و نسلکشی دفاع کند [۵]. در نتیجه، لابی و اسرائیل دیگر نمیتوانند در خفا فعالیت کنند و مجبور به انجام “سیاستهای گلاویزانه” (smashmouth politics) شدهاند [۱۲, ۲۷].
۲. تاکتیکهای پرخاشگرانه برای خاموش کردن بحث
- لابی به شدت تلاش میکند تا گفتمان باز را خاموش کند، زیرا مشخص شده است که اگر بحثی علنی و آزاد باشد، دفاع از اسرائیل غیرممکن است.
- با افزایش تعداد منتقدان اسرائیل، تعداد حملات علیه شهروندان آمریکایی که از اسرائیل انتقاد میکنند نیز افزایش مییابد .
- این تلاشها شامل گسیل کردن مبلغان و متحدان برای حمله به آمریکاییهایی است که از رژیم نتانیاهو انتقاد میکنند (مانند حمله به تاکر کارلسون) .
۳. اقدامات آشکار و غیرمولد ناشی از ناامیدی
منابع تأکید میکنند که لابی و دولت اسرائیل در شرایط ناامیدی عمیق قرار دارند. زمانی که ناامیدی به وجود میآید، آنها شروع به انجام اقدامات “ظالمانه” و نسنجیده میکنند.
- تلاش برای تحمیل شرکت در مراسم مذهبی: تلاشی صورت گرفت تا کارمندان مسیحی بنیاد هریتیج مجبور به شرکت در شامهای شبات شوند. این اقدام به عنوان یک نوع “آزمون شایستگی غیررسمی” برای به حداقل رساندن تعداد منتقدان اسرائیل در آن نهاد تلقی شد. این ایده که افراد در آمریکا مجبور به شرکت در یک گردهمایی مذهبی شوند، “ظالمانه” توصیف شده است و با اصول کشور سازگار نیست .
- دخالت دولتی مستقیم: برای اولین بار، دولت اسرائیل نیز به طور جدی وارد عمل شده و مقادیر زیادی پول را به ایالات متحده سرازیر میکند (که به مثابه «تفنگ دو لول» در کنار فعالیتهای لابی عمل میکند).
- نظارت بر مقامات آمریکایی: سازمانهایی مانند اتحادیه ضد افترا (ADL) اقدام به راهاندازی طرحی برای پیگیری و نظارت بر سیاستها و انتصابات دولت شهردار جدید نیویورک کردهاند.
۴. پیامدهای معکوس و تشدید ضدیت
این سیاستهای پرخاشگرانه، نه تنها به نفع اسرائیل عمل نمیکنند، بلکه دارای پیامدهای معکوس هستند:
- عدم موفقیت تاکتیکهای گلاویزانه: منابع اشاره میکنند که “سیاستهای گلاویزانه” کارساز نخواهد بود و نمیتواند منتقدان را خاموش کند. این تاکتیکها به این دلیل مورد استفاده قرار میگیرند که حقایق و منطق در کنار لابی و اسرائیل نیست.
- افزایش یهودستیزی: اقدامات ظالمانه و احمقانهای مانند تلاش برای اجبار به شرکت در شامهای شبات یا نظارت بر مقامات منتخب در نهایت منجر به افزایش یهودستیزی میشود و این وضعیت را بدتر میکند.
در مجموع، سیاستهای پرخاشگرانه لابی و دولت اسرائیل، که ناشی از ناامیدی برای دفاع از رفتار غیرقابل دفاع است، منجر به بازخوردهای منفی شده است.
همانطور که گفته شد، لابی و اسرائیل در حال حاضر مجبورند علنی عمل کنند، در حالی که پیشتر میدانستند که موفقیت آنها در کار “پشت درهای بسته” و به صورت ساکت است.
میتوان این وضعیت را شبیه به یک بازی شطرنج دانست که در آن یک طرف (لابی و اسرائیل) به جای استفاده از استراتژیهای پیچیده و آرام، ناگهان مهرهها را از روی میز برمیدارد و فریاد میزند. این حرکت شاید توجه همه را جلب کند، اما نه تنها منجر به پیروزی نمیشود، بلکه موجب طرد شدن و خشم کسانی میشود که صرفاً میخواستند بازی را با قوانین شفاف انجام دهند.




