ریشههای تاریخی و نظری چالش ایران با غرب، بهویژه در حوزههای علم و استقلال، کدامند؟
ریشههای تاریخی و نظری چالش ایران با غرب، بهویژه در حوزههای علم و استقلال، عمیق و ماهوی هستند و صرفاً تاکتیکی نیستند.
این چالشها از ماهیت تمدنی و سلطهطلبانه غرب، در مقابل تلاش ایران برای ایجاد یک مدل مدنی مستقل مبتنی بر اسلام و دستیابی به قدرت علمی، نشأت میگیرند.
در اینجا به مهمترین ریشههای نظری و تاریخی این چالشها بر اساس منابع ارائه شده اشاره میشود:
۱. ریشههای نظری و ماهوی چالش با غرب (سلطه و خود بزرگبینی)
الف. ماهیت سلطهطلب و ذاتی اختلاف: مسئله ایران با آمریکا و مجموعهای از دولتهای همصدای غربی (شامل کشورهای اروپایی، کانادا، استرالیا، ژاپن و کره جنوبی)، یک مسئله استراتژیک است که حتی از استراتژی قویتر است و ذاتی تلقی میشود، نه تاکتیکی. این ماهیت ناشی از سلطهطلبی حکومتهای غربی است.
ب. خود بزرگبینی و تفکر “غرب و باقی”: غرب دارای ویژگی خود بزرگبینی (نارسیسم) است. آنان معتقدند که متمدن هستند و بقیه عقبافتادهاند.
این تفکر بر مبنای این ادعا است که سکولاریسم، لیبرالیسم، و دموکراسی غربی بهترین مدل زندگی هستند، و لذا نمیخواهند مدل دیگری رشد کند.
این طرز فکر در شعار “غرب و باقی” (West and the rest) یا تلقی دیگران به عنوان “جنگل” و خود به عنوان “باغ” نمود مییابد.
ج. تعریف منافع و خشونت بیمرز: غرب منافع خود را در منطقه تعریف میکند که ناشی از تلقی و تفکرات آنهاست. اجمالاً آنها معتقدند که همه منطقه باید تحت سیطره آنها باشد.
اینان انتظار دارند که کشورهای منطقه “گاو شیری” آنها باشند. برای رسیدن به مقاصد خود، معتقدند هر کاری بکنند مشروع است و این میتواند با بهکارگیری شدیدترین مکانیزمهای خشونت همراه باشد.
سیستم مدنی غرب امنیتمحور است و خشونت بیمرز را قبول دارد. راهبرد مقاومت: علم، دین و منازعه با غرب
۲. چالش در حوزه علم و فناوری
الف. سیاست غرب در انحصار علم: برای اولین بار در تاریخ بشر، غرب این تفکر را مطرح کرده است که علم مخصوص برای همه نیست.
آنها مدعی هستند که بخشهای مهمی از علم را بقیه لیاقت ندارند داشته باشند و فقط باید در اختیار غرب باشد.
ب. ترور دانشمندان به عنوان مکانیزم محدودسازی: برای جلوگیری از دستیابی ایران به دانش پیشرفته، غرب یک طرح “احمقانه و زشت” را اجرا میکند که همان شهید کردن دانشمندان فیزیکدان است.
این ترورها بیسابقه هستند و به این دلیل انجام میشود که علم نباید جهانی (گلوبال) باشد. این پدیده (ترور دانشمندان) محصول بیرون بردن دین از کنار علم در غرب است.
ج. استراتژی ایران: علم به عنوان قدرت: ایران معتقد است که باید قدرت علمی خود را محور پیشرفت قرار دهد.
ایران در جهان اسلام در علوم و فنون هستهای، نجوم، و توانمندیهای دفاعی بینظیر است.
در واقع، ژانر مقاومتی ایران با دو بال بزرگ علم و دین پرواز میکند.
- نقش دین در علم: علم نباید از دین جدا شود، زیرا وقتی دین از علم جدا شود، علم به یک چیز “سرکشی” تبدیل میشود که نمونه آن در غرب دیده میشود.
- جنبه جهانی علم: علم یک تعامل کاملاً جهانی (گلوبال) بشری است. این ایده که علم مخصوص برای همه نیست، به ضرر خود غرب است، چرا که ایرانیها هر تحریمی را دور میزنند و علم را حتی اگر در ثریا هم باشد، به دست خواهند آورد.
۳. چالش در حوزه استقلال و مدل حکمرانی
الف. ارائه ساختار مدنی جایگزین: مشکل اصلی غرب با ایران این است که ایران با برپایی جمهوری اسلامی، اعلام کرده که نیازی نیست ساختار مدنی خود را به تقلید از غرب بسازد.
جمهوری اسلامی یک ساختار مدنی بسیار عقلایی و مدرن شکل داده که سنگ بنای آن عقلانیت اسلامی است.
ب. رد تئوری استیصال و تمرکز بر آبادانی: یکی از ارکان ژانر دیپلماسی شکستخورده (ژانر برجامی) بر اساس استیصال (اینکه کارها قفل است و چارهای جز راضی کردن غرب نیست) بنا شده است.
اما ژانر مقاومتی معتقد است که ایران فلج نیست و باید آباد کردن و قوی کردن کشور (مسلح شدن به علم و دین) را در دستور کار قرار دهد و به رابطه با آمریکا نیندیشد.
ج. دکترین مقاومت به جای تسلیم: ریشه استقلال ایران در دکترین مقاومت است.
این دکترین که از تعالیم امام خمینی نشأت میگیرد، معتقد است که هیچ ملتی تحت سیطره نمیتواند پیشرفت کند و نباید از قدرت مسلط ترسید.
مقاومت یک استراتژی موفق و یک “دست پر” برای ایران است که نباید از ادبیات دیپلماسی حذف شود. تقویت ایران موجب میشود که غرب مجبور شود کوتاه بیاید.
نتیجهگیری: ریشههای نظری چالش ایران با غرب، در حقیقت برخورد دو گفتمان است: گفتمان سلطه ذاتی و انحصار دانش از سوی غرب، در مقابل گفتمان استقلال، مقاومت و تولید قدرت از طریق علم و دین از سوی ایران. این چالش تا زمانی که ایران قوی نشود و بر استقلال خود تأکید نکند، برطرف نخواهد شد.
این وضعیت را میتوان به این شکل در نظر گرفت که گویی دانش و حاکمیت ملی، شبیه به قلعهای نوساز و مستحکم هستند که بر مبنای نقشهای بومی بنا شده، در حالی که نظام جهانی، مدعی است که تمامی مصالح و طرحهای ساختمانی باید انحصاراً از انبار او تهیه و تأیید شوند.
ایران با دستیابی مستقل به “مصالح حیاتی” (علم) و تکمیل “نقشه مستقل” (جمهوری اسلامی)، عملاً انحصار تاریخی غرب را به چالش کشیده است.
راهبرد مقاومت: علم، دین و منازعه با غرب