دیپلماسی آمریکا-ایران؛ دست چدنی ترامپ
این مقاله از الجزیره به بررسی پیچیدگیها و موانع احیای دیپلماسی بین ایالات متحده و ایران در اکتبر ۲۰۲۵، با وجود پیشنهاد «دست دوستی» رئیسجمهور دونالد ترامپ میپردازد. دیپلماسی آمریکا-ایران؛ دست چدنی ترامپ
تحلیلگران بر این باورند که تمایل ایران به مذاکره پس از جنگ ۱۲ روزه بین ایران و اسرائیل و بمباران تأسیسات هستهای ایران توسط آمریکا، کاهش یافته است.
ایالات متحده به شدت بر ممنوعیت کامل غنیسازی اورانیوم از سوی ایران اصرار دارد، در حالی که تهران این خواسته را ناقض حقوق خود میداند و آن را یک نقطه اختلاف اساسی در هر توافق جدید میداند.
در حالی که ایران درهای دیپلماسی را کاملاً نبسته است، کارشناسان معتقدند که با توجه به تضعیف ایران پس از جنگ و اعمال مجدد تحریمها، ترامپ میتواند منتظر بماند تا فشار اقتصادی ایران را برای امتیازدهی بیشتر مجبور به مذاکره کند.
با «دست چدنی»، رمزی وجودی احیای دیپلماسی آمریکا-ایران چیست؟
با وجود اینکه دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، در سفر به خاورمیانه و در سخنرانی خود در کنست اسرائیل «دست دوستی و همکاری» را به ایران در مورد توافق احتمالی پیشنهاد کرد، تحلیلگران میگویند که مسیر احیای دیپلماسی میان دو کشور همچنان مملو از موانع است.
موانع کلیدی احیای دیپلماسی آمریکا و ایران، که در منابع ذکر شدهاند، عمدتاً حول محور مطالبات هستهای سختگیرانه آمریکا، بیاعتمادی عمیق در ایران پس از حملات اخیر و اهرم فشار موجود برای واشنگتن متمرکز هستند:
۱. بنبست بر سر غنیسازی اورانیوم و مطالبه تسلیم شدن ایران
مهمترین مانع موجود در مذاکرات، اختلاف نظر شدید بر سر برنامه غنیسازی ایران است:
- اصرار آمریکا بر ممنوعیت کامل: ایالات متحده اصرار دارد که هرگونه توافق جدیدی باید شامل ممنوعیت کامل غنیسازی اورانیوم ایران باشد. این مطالبه فراتر از توافق قبلی (برجام) است که تنها غنیسازی را تحت یک سیستم بازرسی بینالمللی سختگیرانه محدود میکرد.
- نفی حقوق حاکمیتی از دید ایران: ایران این تقاضای جدید را به منزله انکار حقوق خود به عنوان یک کشور مستقل توصیف کرده است، با اشاره به اینکه معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای (NPT) غنیسازی اورانیوم را منع نمیکند.
- مطالبه تسلیم: تریتا پارسی، معاون اجرایی مؤسسه کوئینسی، میگوید که ایران آماده توافق است، اما علیرغم لحن مثبت ترامپ، آنچه او بهدنبال آن است تسلیم شدن ایران است. پارسی معتقد است تا زمانی که ترامپ بر «غنیسازی صفر» اصرار ورزد، توافقی حاصل نخواهد شد.
۲. افزایش بیاعتمادی و شک و تردید ایران پس از حملات
سیاست «خط سخت» دولت ترامپ و اقدامات نظامی اخیر فضای دیپلماتیک داخلی ایران را تخریب کرده است:
- تضعیف حامیان دیپلماسی: حملات اسرائیل و آمریکا در ماه ژوئن، که در میانه مذاکرات هستهای در جریان بود، حمایت از دیپلماسی در ایران را تضعیف کرد.
- احساس فریب: در ایران این درک وجود دارد که آمریکا از دیپلماسی برای فریب ایران و القای حس امنیت کاذب استفاده میکند.
- پیامدهای جنگ: جنگ ۱۲ روزه میان اسرائیل و ایران، که شامل ترور چهرههای نظامی بلندپایه و دانشمندان هستهای غیرنظامی و حملات هوایی منجر به کشته شدن صدها نفر بود، موجب افزایش شک و تردید در مورد چشمانداز یک توافق پایدار با آمریکا شده است.
- عدم شروع مجدد مذاکرات: مذاکرات پیرامون برنامه هستهای ایران از زمان بمباران تأسیسات هستهای ایران توسط دولت ترامپ از سر گرفته نشده است.
۳. اهرم فشار و استراتژی «انتظار» آمریکا
تحلیلگران معتقدند که آمریکا ممکن است از وضعیت موجود راحت باشد و اهرمهای فشار متعددی در اختیار ترامپ قرار دارد که او را از عجله برای مذاکره باز میدارد:
- تضعیف قدرت ایران: حملات علیه ایران و گروههای متحد آن، مانند حزبالله، ایران را بهطور قابل توجهی تضعیف کرده است. به همین دلیل، آمریکا انگیزه کمی برای دادن امتیاز در مورد غنیسازی اورانیوم و سایر مسائل دارد.
- استراتژی «اجازه دادن به ایران برای عرق ریختن»: گرگوری برو، تحلیلگر امور ایران، استدلال میکند که زمان به نفع ترامپ است و او میتواند خوشبینی خود را نسبت به دیپلماسی ابراز کند، اما در عین حال میتواند منتظر بماند و «اجازه دهد ایران عرق بریزد». با توجه به اینکه برنامه هستهای ایران آسیب دیده و خطر حملات جدید اسرائیل در صورت تلاش برای بازسازی وجود دارد، رهبری ایران گزینههای خوب زیادی ندارد.
- افزایش تحریمها: ایران همچنین با تحریمهای مجدد سازمان ملل پس از فعالسازی مکانیسم ماشه توسط فرانسه، آلمان و بریتانیا در ماه آگوست روبهرو است. ترامپ ممکن است مایل باشد اجازه دهد درد اقتصادی افزایش یابد تا ایران تحت شرایط مطلوب آمریکا به میز مذاکره بازگردد.
- عدم تمایل به امتیازدهی: برو اشاره میکند که ترامپ در از سرگیری مذاکرات بدون امتیازدهی ایران هیچ منفعتی نمیبیند و در حال حاضر ضرر کمی در افزایش فشار وجود دارد، زیرا توانایی ایران برای تهدید منافع آمریکا یا اسرائیل محدود شده است.
واکنش ایران به فشارها: ایران اعلام کرده است که در صورتی که «پیشنهادی منطقی، متوازن و منصفانه» از سوی آمریکا دریافت کند، قطعاً آن را بررسی خواهد کرد. اما این کشور دعوت مصر برای شرکت در نشست جنگ غزه را رد کرد و دلیل آن را حملات و تحریمهای آمریکا عنوان کرد. همچنین، ایران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) به دلیل عدم محکومیت حملات به تأسیسات هستهای خود (که تهران میگوید تحت قوانین بینالمللی محافظت میشوند) خشمگین بود.
چگونه جنگ آخر اسرائیل-ایران بر مدیریت تهران برای ازسرگیری تصمیمهای تعیین شده است؟
جنگ اخیر اسرائیل و ایران، که یک درگیری ۱۲ روزه بود، تأثیر قابل توجهی بر تمایل تهران برای ازسرگیری مذاکرات هستهای گذاشته است و سطح بدبینی و احتیاط را در میان مقامات و تحلیلگران ایرانی افزایش داده است .
در اینجا تشریح میشود که چگونه این جنگ و اقدامات مرتبط، تمایل تهران به دیپلماسی را تحت تأثیر قرار داده است:
افزایش بدبینی و تضعیف دیپلماسی
- حمله در حین مذاکرات: حملات اسرائیل و آمریکا در ماه ژوئن، دقیقاً در حالی رخ داد که مذاکرات هستهای بین واشنگتن و تهران در جریان بود. جنگ تنها چند روز قبل از برگزاری دور بعدی مذاکرات بین مقامات آمریکایی و ایرانی آغاز شد.
- ایجاد حس کاذب امنیت: این حملات، طرفداری از دیپلماسی در ایران را تضعیف کرد. برداشتی وجود دارد که ایالات متحده از دیپلماسی برای اینکه ایران را به یک حس کاذب امنیت سوق دهد، استفاده میکند.
- تردید در مورد یک توافق پایدار: جنگ اسرائیل با ایران، که شامل ترور شخصیتهای نظامی بلندپایه و دانشمندان هستهای غیرنظامی و همچنین حملات هوایی بود که صدها نفر را به کشتن داد، موجب افزایش تردیدها در مورد چشمانداز یک توافق پایدار با ایالات متحده شده است.
- اعتراض به آژانس انرژی اتمی: ایران پس از حملات آمریکا و اسرائیل، توافق دیگری را که به آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) اجازه بازرسی میداد، “دیگر مرتبط ندانست”. تهران از آژانس بینالمللی انرژی اتمی به دلیل محکوم نکردن حملات علیه تأسیسات هستهای خود خشمگین بود، زیرا ایران معتقد است این تأسیسات تحت قوانین بینالمللی محافظت میشوند.
موضع فعلی تهران
با وجود افزایش بدبینیها، ایران در را به روی دیپلماسی نبسته است، اما رهبران آن نیز برای ازسرگیری گفتگوها با آمریکا شتابی ندارند.
- شرطی بودن ازسرگیری مذاکرات: عباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران، اظهار داشت که اگر ایران “پیشنهادی منطقی، متوازن و عادلانه از سوی آمریکاییها برای مذاکرات دریافت کند، قطعاً آن را بررسی خواهد کرد”.
- توقف مذاکرات: گفتگوها در مورد برنامه هستهای ایران از زمان بمباران تأسیسات هستهای ایران توسط دولت ترامپ از سر گرفته نشده است.
- رد دعوت منطقهای: ایران دعوت مصر برای شرکت در نشست سران درباره جنگ غزه در شرم الشیخ را رد کرد و به حملات و تحریمهای ایالات متحده استناد کرد.
پیامدهای جنگ برای موقعیت آمریکا
جنگ و حملات بعدی، موضع چانهزنی آمریکا را تقویت کرده و تمایل تهران برای مذاکره را در شرایط نامطلوب کاهش داده است:
- تضعیف ایران: این جنگ ایران و گروههای متحد آن (مانند حزبالله) را در سراسر خاورمیانه به میزان قابل توجهی تضعیف کرده است.
- فقدان انگیزه برای آمریکا: تضعیف ایران باعث شده است که ایالات متحده انگیزه کمی برای دادن امتیاز در مورد غنیسازی اورانیوم و سایر مسائل داشته باشد.
- زمان به نفع ترامپ: برخی تحلیلگران معتقدند که ترامپ میتواند “خوشبینانه در مورد دیپلماسی صحبت کند، اما میتواند صبر کند و اجازه دهد ایران عرق بریزد” .
- فشار برای تسلیم: با وجود لحن مثبت رئیس جمهور ترامپ، آنچه او به دنبال آن است، تسلیم شدن ایران است. تحلیلگران باور دارند تا زمانی که ترامپ بر ممنوعیت کامل غنیسازی اورانیوم (صفر درصد غنیسازی) اصرار ورزد، به توافقی دست نخواهد یافت. این خواسته فراتر از توافق اولیه (برجام) است.
به طور خلاصه، جنگ اخیر باعث شده است که ایران درک کند که دیپلماسی با آمریکا ممکن است به جای امنیت، یک ابزار فریب باشد، و در نتیجه، تمایل تهران برای بازگشت سریع به میز مذاکره به شدت کاهش یافته است، مگر اینکه شرایط عادلانه و پیشنهادات معقولی دریافت کند.
چرا و ایران در مورد غنیسازی اورانیوم و پیششرطهای آمریکا توافق جدید اختلاف دارند؟
اختلافات عمده بین آمریکا و ایران در مورد غنیسازی اورانیوم و پیششرطهای هرگونه توافق جدید، ریشه در تقاضای سختگیرانه ایالات متحده و دفاع ایران از حقوق حاکمیتی خود دارد، که این اختلافات با افزایش بی اعتمادی ناشی از درگیریهای نظامی اخیر تشدید شده است.
در زیر به تفصیل دلایل اصلی اختلاف بر سر غنیسازی و پیششرطهای مورد مناقشه آورده شده است:
۱. اختلاف بر سر غنیسازی اورانیوم (نقطه حساس مذاکرات)
موضع ایالات متحده (شرط غنیسازی صفر): ایالات متحده اصرار دارد که هرگونه توافق جدید، برخلاف توافق قبلی (برنامه جامع اقدام مشترک یا برجام)، باید شامل منع کامل غنیسازی اورانیوم ایران باشد.
- برجام قبلی تنها برنامه غنیسازی ایران را تحت یک سیستم بازرسی بینالمللی سختگیرانه محدود میکرد.
- تریتیا پارسی، از مؤسسه کوئینسی، اظهار داشت که علیرغم لحن مثبت دونالد ترامپ و پیشنهاد “دست دوستی”، آنچه آمریکا به دنبال آن است، تسلیم شدن ایران (capitulate) است، و تا زمانی که آمریکا بر غنیسازی صفر اصرار دارد، توافقی حاصل نخواهد شد.
موضع ایران (دفاع از حق حاکمیت): ایران این تقاضای جدید ایالات متحده برای منع کامل غنیسازی را به عنوان انکار حقوق خود به عنوان یک کشور مستقل ترسیم کرده است.
- ایران خاطرنشان میکند که معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) غنیسازی اورانیوم را ممنوع نمیکند.
- بنبست بر سر غنیسازی به یک نقطه حساس در مذاکرات تبدیل شده است.
۲. بیاعتمادی و زمینههای استراتژیک مذاکره
حتی با وجود اینکه وزیر امور خارجه ایران اعلام کرد که اگر یک پیشنهاد “معقول، متعادل و منصفانه” از سوی آمریکاییها دریافت کنند، قطعاً آن را بررسی خواهند کرد، عوامل استراتژیک متعددی مذاکرات را دشوار ساخته است:
تضعیف ایران و اهرم فشار آمریکا:
- جنگ اخیر اسرائیل با ایران، که شامل ترور شخصیتهای نظامی بلندپایه و دانشمندان هستهای غیرنظامی و حملات هوایی بود، ایران را به میزان قابل توجهی تضعیف کرده است.
- تحلیلگران استدلال میکنند که این تضعیف، انگیزه کمی برای ایالات متحده باقی میگذارد تا در مورد غنیسازی اورانیوم و سایر مسائل امتیاز بدهد.
- تحلیلگران همچنین بر این باورند که با وجود اینکه برنامه هستهای ایران ظاهراً “نابود شده” یا حداقل عقب افتاده است، آمریکا میتواند “خوشبینانه” صحبت کند، اما همچنین میتواند صبر کند و “بگذارد ایران عرق بریزد”.
- گرگوری برو، تحلیلگر ایران، گفت که برای ترامپ، از سرگیری مذاکرات بدون امتیازدهی ایران، هیچ مزیتی ندارد و در حال حاضر، تحت فشار گذاشتن ایران ضرری ندارد، زیرا توانایی ایران برای تهدید منافع آمریکا یا اسرائیل محدود است.
بیاعتمادی عمیق ایران به دیپلماسی آمریکا:
- حملات اسرائیل و آمریکا در ماه ژوئن (که شامل بمباران تأسیسات هستهای ایران بود) در حالی رخ داد که مذاکرات هستهای بین واشنگتن و تهران در جریان بود.
- این حملات، دفاع از دیپلماسی در ایران را تضعیف کرده است. در ایران این تصور وجود دارد که آمریکا از دیپلماسی استفاده میکند تا ایران را به یک احساس امنیت کاذب بکشاند.
- ایران در سال ۲۰۱۸ خروج یکجانبه آمریکا از توافق قبلی را نیز یادآور شده است. پس از حملات آمریکا و اسرائیل، تهران یک توافق دیگر که اجازه بازرسی تأسیسات هستهای توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) را میدهد، “دیگر نامربوط” میداند.
به طور خلاصه، اختلاف اصلی در پیششرطها مانند دو کوه یخ در مقابل هم قرار گرفتهاند؛ آمریکا تقاضای حذف کامل قلب برنامه هستهای ایران (غنیسازی صفر) را دارد، در حالی که ایران این خواسته را به عنوان سلب حق حاکمیت خود رد میکند. این وضعیت با استفاده آمریکا از تضعیف استراتژیک ایران به عنوان اهرم فشار، پیچیدهتر میشود.
حمله موشکی ایران به پایگاه مخفی اسرائیل، موسوم به سایت ۸۱، دلیل عدم شرکت ایران در صلح غزه




