پیامدهای بلندمدت اهداف توسعهطلبانه اسرائیل برای ثبات و امنیت منطقهای کدامند؟
اهداف توسعهطلبانه اسرائیل پیامدهای گسترده و عمیقی بر ثبات و امنیت بلندمدت منطقه دارند. با توجه به اطلاعات موجود در منابع، این اهداف و پیامدهای آنها نه تنها به درگیریهای ادامهدار دامن میزنند، بلکه ساختار امنیتی منطقه را نیز دستخوش تغییرات اساسی میکنند.
### اهداف توسعهطلبانه اسرائیل
بر اساس تحلیلهای موجود، اهداف اصلی اسرائیل فراتر از شکست نظامی یک گروه خاص است:
1. **پاکسازی قومی و “اسرائیل بزرگ”**: هدف اصلی، پاکسازی قومی غزه برای بیرون راندن فلسطینیان بوده است، هرچند که تاکنون در تحقق این هدف ناکام ماندهاند.
هدف گستردهتر، ایجاد **”اسرائیل بزرگ”** است که شامل اسرائیل قبل از ۱۹۶۷، غزه و کرانه باختری میشود. همچنین باور بر این است که اسرائیل “اشتهای سیریناپذیری برای قلمرو” دارد و مناطق بیشتری از جمله جنوب لبنان تا رودخانه لیطانی، جنوب دمشق، بخشهایی از سینا و بخشهایی از کرانه شرقی (که اکنون متعلق به اردن است) را نیز میخواهد. آنها خواهان یک “اسرائیل بزرگ” عاری از فلسطینیان هستند.
2. **تضعیف و تجزیه همسایگان**: اسرائیل خواهان همسایگانی ضعیف است و تلاش میکند آنها را از هم بپاشد.
هدف آنها این است که با ایران همان کاری را بکنند که در سوریه انجام دادند؛ یعنی ایران را تخریب کرده و آن را به مجموعهای از دولتهای کوچک تقسیم کنند.
دولتهایی مانند مصر و اردن که از هم پاشیده نمیشوند، باید از نظر اقتصادی وابسته به ایالات متحده باشند تا واشنگتن اهرم فشار زیادی بر آنها داشته باشد.
3. **تضمین حمایت بیقید و شرط ایالات متحده**: هدف نهایی آنها این است که مطمئن شوند ایالات متحده کاملاً در کنترل آنهاست و بدون قید و شرط از اسرائیل حمایت میکند.
### پیامدهای بلندمدت برای ثبات و امنیت منطقهای
این اهداف توسعهطلبانه پیامدهای وخیمی برای امنیت منطقه در طولانیمدت به همراه دارند:
**۱. تشدید ناامنی و خشونت مداوم**
با توجه به این اهداف، اسرائیلیها “برای مدت طولانی به اعمال قتل و کشتار در منطقه ادامه خواهند داد”.
دکترین امنیتی اسرائیل به گونهای است که به “امنیت کامل” برای خود نیاز دارد و در نتیجه، سایرین باید “ناامنی کامل” را تجربه کنند. این نگرش تداوم درگیریها را تضمین میکند.
**۲. آسیب به جایگاه بینالمللی اسرائیل و انزوا**
شکست اسرائیل در دستیابی به هدف اصلیاش (پاکسازی قومی)، آسیبی عظیم به جایگاه و اعتبار بینالمللی این کشور وارد کرده است، آسیبی که نه تنها کوتاهمدت، بلکه **بلندمدت** خواهد بود.
اسرائیل به دلیل عملکرد خود و “نسلکشی” در حال حاضر در مسیری مستقیم به سوی “انزوای دائمی” (pariahood) قرار گرفته است.
**۳. تغییر در معماری امنیتی منطقه و کاهش اتکا به آمریکا**
رفتار اسرائیل، همراه با حمایت بیقید و شرط آمریکا، باعث شده است که کشورهای منطقه، بهویژه کشورهای حاشیه خلیج فارس، به شدت در مورد قابلیت اتکای ایالات متحده به عنوان یک متحد امنیتی نگران شوند.
این امر منجر به تغییرات مهمی در محاسبات استراتژیک آنها شده است:
* کشورهای منطقه (مانند عربستان سعودی) شروع به تنوع بخشیدن به سبد امنیتی خود کردهاند و به دنبال اتحادهای جایگزین هستند.
پیمان دفاعی متقابل بین عربستان سعودی و پاکستان نمونهای از این اقدامات است، که نشاندهنده سیگنالهایی برای نزدیکی بیشتر به چین و فاصله گرفتن از آمریکا است.
* چین به دلیل منافع اقتصادی و سیاسی رو به رشدش در منطقه، به طور فزایندهای نفوذ نظامی، سیاسی و اقتصادی پیدا خواهد کرد و احتمالاً نقش میانجیگری (مانند بهبود روابط ایران و عربستان) را بیشتر ایفا خواهد کرد.
**۴. افزایش احتمال جنگهای پرهزینه، بهویژه با ایران**
اهداف توسعهطلبانه (مانند تجزیه ایران) خطر یک جنگ گستردهتر را بسیار بالا میبرد. احتمال حمله مجدد اسرائیل به ایران زیاد است. اگر این جنگ رخ دهد، هزینهها بسیار بالا خواهد بود:
* **تشدید واکنش ایران**: ایرانیان احتمالاً در مراحل اولیه جنگ سختتر و سریعتر ضربه خواهند زد تا اسرائیل را از هرگونه تصور درباره تبدیل ایران به لبنان یا سوریه بعدی منصرف کنند.
این امر منجر به سطح بالایی از تلفات در داخل اسرائیل خواهد شد و فشار بر ایالات متحده برای مداخله را به شدت افزایش میدهد، حتی اگر از نظر استراتژیک برای آمریکا منطقی نباشد.
* **عواقب اقتصادی جهانی**: اگر ایران در واکنش به جنگ، تنگه هرمز را مسدود کند (چه با حملات مستقیم و چه با افزایش شدید هزینههای بیمه)، پیامدهای اقتصادی برای اقتصاد جهانی “فاجعهبار” خواهد بود.
**۵. نتایج معکوس استراتژی تضعیف ایران**
تلاش اسرائیل برای تقسیم ایران از طریق حملات هوایی و تنبیه جمعیت غیرنظامی، با سابقه تاریخی در تضاد است.
سابقه نشان میدهد که بمباران یک کشور و کشتن مردم، منجر به نزدیکی مردم و دولت میشود (ناسیونالیسم و میهنپرستی).
بنابراین، هدف اسرائیل برای تجزیه ایران ممکن است در نهایت نتیجه معکوس داشته باشد و ایران را منسجمتر از همیشه کند.
به طور خلاصه، اهداف توسعهطلبانه اسرائیل نه تنها با شکستهایی (مانند ناکامی در پاکسازی قومی غزه) همراه بوده، بلکه ثبات منطقه را از طریق افزایش خشونت، کاهش اتکای متحدان به غرب و ایجاد یک ریسک فاجعهبار (جنگ بزرگ با ایران) در بلندمدت تضعیف میکند.
—
در واقع، میتوان گفت که اسرائیل با دنبال کردن اهداف توسعهطلبانهاش در منطقه، مانند سرمایهگذاریای است که به جای تنوع بخشیدن به بازار، همه منابع خود را روی یک سهم به شدت پرخطر شرط میبندد؛ این کار نه تنها ثبات مالی خود (امنیت منطقهای) را تهدید میکند، بلکه باعث میشود سایر سرمایهگذاران (کشورهای منطقه) به سرعت به دنبال فرصتهای امنتر (اتحادهای جدید) باشند تا از فروپاشی احتمالی در امان بمانند.