بحران ایران، اسرائیل و آمریکا: از دیدگاه فلچر
تشدید چشمگیر تنشها بین ایران، اسرائیل و ایالات متحده در سال ۲۰۲۵ تیترهای جهانی را به خود اختصاص داده است.
این تحولات، پرسشهای فوری در مورد سیاست خارجی ایالات متحده، دیپلماسی هستهای و نقش حقوق بینالملل مطرح میکند.
این متن مجموعهای از تحلیلها و نظرات کارشناسان از مدرسه فلچر حقوق و دیپلماسی دانشگاه تافتس است که بر روی تشدید تنشها میان ایران، اسرائیل و ایالات متحده در سال ۲۰۲۵ تمرکز دارد.
این مقالات دیدگاههای تخصصی در مورد پیامدهای حملات آمریکا به سایتهای هستهای ایران ارائه میدهند، از جمله قانونی بودن این حملات تحت قوانین داخلی آمریکا و حقوق بینالملل، تهدید مستمر امنیت انرژی جهانی علیرغم افزایش تولید نفت آمریکا، و تأثیر این درگیریها بر رژیم منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT).
همچنین، این منبع، خلاصهای از ظهور اعضای هیئت علمی فلچر در رسانههای خبری مختلف برای بحث در مورد این بحران را در بر میگیرد.
به طور کلی، منابع به بررسی ابعاد گستردهتر سیاست خارجی، دیپلماسی هستهای و امنیت منطقهای در خاورمیانه میپردازند.
دیدگاههای حقوقی و امنیتی فلچر در مورد تجاوز آمریکا به ایران چه بودند؟
پرسش شما درباره دیدگاههای حقوقی و امنیتی کارشناسان مدرسه فلچر در خصوص حمله آمریکا به ایران بسیار مهم است.
کارشناسان فلچر تحلیلهای عمیقی در این زمینه ارائه دادهاند که عمدتاً بر نقض قوانین بینالمللی و قانون اساسی آمریکا و پیامدهای جدی بلندمدت امنیتی تأکید دارند.
در ادامه، خلاصهای جامع از دیدگاههای حقوقی و امنیتی مطرح شده در منابع، به همراه استنادات لازم، ارائه شده است:
۱. دیدگاههای حقوقی (Legal Perspectives)
دیدگاههای حقوقی کارشناسان فلچر عمدتاً بر غیرقانونی بودن این حمله، چه در چارچوب قانون اساسی آمریکا و چه در چارچوب قوانین بینالمللی، متمرکز بودند:
الف. نقض قانون اساسی آمریکا (پروفسور مایکل جی. گلنون)
پروفسور مایکل جی. گلنون، استاد حقوق اساسی و بینالملل، معتقد است که حمله آمریکا به ایران قانون اساسی ایالات متحده را نقض کرده است.
- عدم کسب مجوز کنگره: وی استدلال میکند که پرزیدنت (ترامپ) ملت را در معرض سطح عظیمی از ریسک قرار داد بدون اینکه مجوز قبلی کنگره را کسب کند؛ در حالی که کنگره قطعاً برای ارائه این مجوز وقت داشت، اگر تأییدیهاش خواسته میشد.
- تغییر نقشه راه بنیانگذاران: طرحی که بنیانگذاران قانون اساسی برای کشور ترسیم کردند، این است که قدرت اعلام جنگ در اختیار کنگره باشد. انتظار میرفت رئیسجمهور، در غیاب یک وضعیت اضطراری ناشی از حمله یا حمله قریبالوقوع، پیش از درگیر کردن ملت در جنگ، تأیید کنگره را بگیرد. حمله غیرمجاز به ایران این نقشه راه را “مخدوش” کرد.
- ارزیابی ریسک نامعتبر: در پاسخ به حامیان حمله که میگفتند چون جنگ “همیشگی” جدیدی شروع نشد و آتشبس حاکم شد، پس حمله اشتباه نبوده، گلنون این ادعا را رد میکند. او میگوید این استدلال مانند این است که ادعا کنیم رولت روسی بیخطر است، فقط به این دلیل که یک بار چرخاندن سیلندر اسلحهای گلولهای در پی نداشت. ارزیابی ریسک قابل اعتماد، متکی بر شواهدی است که در زمان پذیرش ریسک در دسترس بوده است.
ب. نقض قوانین بینالمللی (پروفسور هرست هانوم)
پروفسور بازنشسته هرست هانوم، حمله به سایتهای هستهای ایران را صرفاً آخرین نقض ممنوعیت استفاده از زور در قوانین بینالملل توسط آمریکا میداند.
- ممنوعیت استفاده از زور: منشور سازمان ملل (ماده ۲) مقرر میدارد که همه اعضا باید از «تهدید یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشوری» خودداری کنند.
- استثناء دفاع از خود: تنها استثناء این ممنوعیت، حق ذاتی دفاع از خود (ماده ۵۱) است. استفاده از زور تنها زمانی مجاز است که توسط شورای امنیت سازمان ملل (مانند سومالی ۱۹۹۲ و لیبی ۲۰۱۱) تأیید شده باشد یا در پاسخ به یک حمله مسلحانه واضح یا قریبالوقوع باشد.
- عدم ذکر دفاع از خود: پس از حمله، پرزیدنت ترامپ به توقف “تهدید هستهای ناشی از حامی شماره یک تروریسم در جهان” اشاره کرد، اما هیچ ذکری از دفاع از خود، تهدید قریبالوقوع برای آمریکا، یا هر شرایط دیگری که حمله را قانونی کند، به میان نیاورد.
- سابقۀ استفاده غیرقانونی از زور: آمریکا در قرن ۲۱ آشکارترین استفاده غیرقانونی از زور را در حمله سال ۲۰۰۳ به عراق انجام داد؛ جایی که حق ساختگی دفاع از خود پیشگیرانه یا پیشدستانه را بر اساس وجود “سلاحهای کشتار جمعی” که وجود نداشتند، مطرح کرد.
۲. دیدگاههای امنیتی (Security Perspectives)
دیدگاههای امنیتی کارشناسان فلچر پیامدهای این حمله را در حوزههای استراتژی هستهای، عدم اشاعه، و امنیت انرژی بررسی کردند:
الف. خطر فروپاشی رژیم عدم اشاعه هستهای (پروفسور یان جانستون)
پروفسور یان جانستون، استاد حقوق بینالملل، هشدار میدهد که هرگونه منفعت کوتاهمدت از عقب انداختن برنامه هستهای ایران، احتمالاً تحتالشعاع یک تهدید بسیار بزرگتر بلندمدت قرار میگیرد: از هم پاشیدن رژیم عدم اشاعه هستهای (NPT).
- سناریوی بدترین حالت: در بدترین حالت، ایران از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج خواهد شد و «اثر دومینویی» در پی خواهد داشت.
- اشاعه منطقهای: عربستان سعودی و سایر کشورهای منطقه ممکن است از ایران پیروی کنند. حتی در کره جنوبی و ژاپن نیز گفتمان هستهای شدن تغییر کرده است.
- افزایش شکنندگی: رژیم عدم اشاعه در حال حاضر شکننده است و ضربات متعددی را متحمل شده است (مانند خروج کره شمالی از NPT، پایان JCPOA، تهدیدات هستهای روسیه علیه اوکراین). حتی اگر فروپاشی سریع رخ ندهد، زوال آهسته آن ممکن است تسریع یابد.
- راهکار دیپلماتیک: یک رویکرد عاقلانهتر، تلاش دیپلماتیک همهجانبه برای تقویت رژیمی است که در نگه داشتن تعداد کشورهای هستهای در عدد ۹ بسیار موفق بوده است.
ب. استراتژی سلاحهای هستهای و شکست تاکتیکی (پروفسور دیوید سی. لوگان)
پروفسور دیوید سی. لوگان، استادیار مطالعات امنیتی، حملات آمریکا را بررسی میکند و نتیجه میگیرد که این حملات ممکن است در بهترین حالت یک موفقیت تاکتیکی و یک شکست استراتژیک باشند.
- دلایل احتمال حمله: احتمال حمله به برنامههای هستهای زمانی بیشتر است که هدف یک رقیب استراتژیک، غیر دموکراتیک و از نظر نظامی نسبتاً ضعیف باشد و هزینههای حمله پایین ارزیابی شود. او اشاره میکند که تمامی این عوامل در مورد حمله آمریکا به ایران محتمل بودهاند.
- احتمال شکست: تحقیقات نشان میدهد که حملات نظامی زمانی موفق میشوند که برنامه هستهای هدف، جدید و توسعهنیافته باشد، به حمایت خارجی وابسته باشد، نقاط گلوگاهی کمی داشته باشد و از نظر فیزیکی آسیبپذیر باشد. در مورد ایران، برنامه هستهای نسبتاً بالغ است، دارای تأسیسات متعدد (از جمله سازههای عمیقاً دفنشده مانند فوردو) است و تا حد زیادی خودکفا شده است.
- موفقیت محدود: گزارشهایی وجود دارد که نشان میدهد حملات کمتر از آنچه ادعا شده، موفق بودهاند. مقامات آمریکا گزارش دادند که یکی از اهداف زیرزمینی آسیب دیده، اما تخریب نشده است.
- مقایسه با دیپلماسی: هرگونه تأخیری که توسط حملات نظامی ایجاد میشود (که مقامات میگویند شاید “ماهها، اگر نه سالها” برنامه را عقب انداخته است) باید در مقایسه با آنچه از طریق راهحل دیپلماتیک ممکن بود (مانند توافق هستهای ایران که عناصر برنامه را برای ۱۰ تا ۱۵ سال محدود میکرد)، سنجیده شود.
ج. تهدید امنیت انرژی (دین کلی سیمز گالاگر)
دین کلی سیمز گالاگر، میگوید که این درگیری یادآور میشود که تهدید امنیت انرژی همچنان وجود دارد.
- بازارهای جهانی: آمریکا به دلیل اینکه بازارهای نفت، بازارهایی جهانی هستند، احساس آسیبپذیری کرد؛ هرگونه اختلال در آن بازارها بر همه مصرفکنندگان تأثیر میگذارد. پس از فرود بمبها در تهران، قیمت نفت به طور خلاصه به ۷۶ دلار در هر بشکه رسید.
- تنگه هرمز: این وضعیت، بار دیگر باریکی تنگه هرمز و آسیبپذیری تانکرهایی را که در امتداد سواحل ایران از آن عبور میکنند، یادآوری کرد. تقریباً ۲۰ درصد از نفت و گاز جهان از تنگه هرمز ترانزیت میشود.
جمعبندی دیدگاهها: دیدگاههای کارشناسان فلچر نشان میدهد که اگرچه این حمله ممکن است یک موفقیت محدود نظامی در کوتاهمدت به حساب آید، اما به دلیل نقض قانون اساسی و قوانین بینالملل، و همچنین به دلیل آسیب جدی و بلندمدتی که به رژیم جهانی عدم اشاعه وارد میکند و ریسکهای امنیتی منطقه را بالا میبرد، ریسکهای بسیار بزرگی را در پی داشته است.
میتوان این وضعیت را مانند تلاش برای خاموش کردن یک آتش کوچک با یک انفجار کنترل نشده دانست.
شاید شعلههای اولیه کاهش یابد، اما انفجار، خود، زیرساختهای حیاتی (مانند رژیم بینالمللی قانون و ثبات هستهای) را تضعیف کرده و احتمالاً بذر آتشسوزیهای بعدی را میکارد.
چگونه این بحران ژئوپلیتیکی بر امنیت انرژی و رژیم منع اشاعه هستهای تأثیر میگذارد؟
این پرسش شما بسیار مهم است و به ابعاد حیاتی این تنشهای ژئوپلیتیکی، یعنی بحران بین ایران، اسرائیل و ایالات متحده در سال ۲۰۲۵ ، میپردازد.
تحولات اخیر سؤالات مبرمی را در مورد دیپلماسی هستهای و امنیت جهانی مطرح میکنند.
در اینجا چگونگی تأثیر این بحران بر امنیت انرژی و رژیم منع اشاعه هستهای، بر اساس اطلاعات موجود در منابع، توضیح داده شده است:
۱. تأثیر بر امنیت انرژی
برخلاف افزایش چشمگیر تولید نفت ایالات متحده، درگیری اخیر با ایران یادآور این نکته است که تهدید علیه امنیت انرژی همچنان وجود دارد.
الف. آسیبپذیری جهانی و افزایش قیمتها:
- بازارهای نفت، بازارهای جهانی هستند و هرگونه اختلال در آنها بر تمام مصرفکنندگان تأثیر میگذارد.
- هنگامی که بمبها در تهران فرود آمدند، ایالات متحده بار دیگر احساس آسیبپذیری کرد.
- در پی این حوادث، قیمت نفت به طور خلاصه به ۷۶ دلار در هر بشکه افزایش یافت، در حالی که در اوایل ماه مه به ۵۹ دلار رسیده بود.
- البته به دلیل آتشبس، قیمتها موقتاً دوباره کاهش یافتند.
- در نهایت، بازارهای انرژی تحت تأثیر اندازه و مدت زمان اختلال قرار خواهند گرفت.
ب. تنگه هرمز و نقاط ضعف استراتژیک:
- این بحران، بار دیگر، باریک بودن تنگه هرمز و آسیبپذیری نفتکشهایی که از طریق این تنگه در امتداد سواحل ایران عبور میکنند را به یاد میآورد.
- تقریباً ۲۰ درصد نفت و گاز جهان از تنگه هرمز عبور میکند که ۸۰ درصد آن به آسیا میرود.
ج. مقایسه با وضعیت گذشته:
- این بحران، بحرانهای نفتی دهه ۱۹۷۰ را به یاد میآورد. در واکنش به بحرانهای آن زمان (که قیمتها پس از جنگ یوم کیپور و انقلاب ایران به شدت افزایش یافتند)، ایالات متحده اقدامات زیادی از جمله پیوستن به آژانس بینالمللی انرژی و ایجاد وزارت انرژی را انجام داد.
- امروزه، ایالات متحده بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز جهان است، و با افزودن ذخیرهسازی خورشیدی و باتری به شبکه برق، که ۸۱ درصد ظرفیت جدید سال گذشته را تشکیل داد ، تنوع عرضه بیشتری دارد. با این حال، همچنان در برابر اختلالات آسیبپذیر است.
۲. تأثیر بر رژیم منع اشاعه هستهای (NPT)
حمله نظامی (حملات ایالات متحده به تأسیسات هستهای ایران در ۲۱ ژوئن )، هر چند که ممکن است در کوتاهمدت برنامه هستهای ایران را به عقب بیندازد، احتمالاً تهدید بلندمدت بزرگتری را به همراه خواهد داشت: فروپاشی رژیم منع اشاعه هستهای .
الف. سناریوی دومینو و خروج از NPT:
- در بدترین حالت، ایران از پیمان منع اشاعه هستهای (NPT) خارج خواهد شد و یک اثر دومینو به دنبال آن خواهد آمد.
- این امر میتواند باعث شود عربستان سعودی و سایر کشورهای منطقه نیز از این الگو پیروی کنند.
- در سطح جهانی، گفتمان هستهای در کره جنوبی و ژاپن به دلیل دستیابی کره شمالی به سلاح هستهای و عدم اطمینان نسبت به “چتر” ایالات متحده تغییر کرده است. حتی در اروپا، پیشنهاد اخیر فرانسه برای حمایت هستهای ممکن است برای جلوگیری از تجدیدنظر سایر کشورهای اروپایی در گزینههای خود کافی نباشد.
- اگر ایران از قید و بندهای NPT رها شود، کشورهای دیگر احتمالاً شروع به “سنجش ریسکهای هستهای” خود خواهند کرد .
ب. شکنندگی تشدید شده رژیم:
- رژیم منع اشاعه در حال حاضر نیز شکننده است و ضربههای متعددی خورده است:
- خروج کره شمالی از NPT [۲۰].
- فروپاشی برجام (JCPOA) در پی کنار گذاشتن آن توسط رئیسجمهور ترامپ.
- پایان معاهدات کنترل تسلیحات بین ایالات متحده و روسیه.
- تهدیدات هستهای روسیه علیه اوکراین .
- شکست دو کنفرانس بازنگری اخیر NPT .
- حتی اگر فروپاشی سریع رخ ندهد، کندیِ از هم گسیختگی رژیم میتواند تسریع یابد.
ج. دیپلماسی در مقابل نیروی نظامی:
- برخی معتقدند که حملات به ایران میتواند دیگران را از تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای بازدارد، اما این دیدگاه در فضای ژئوپلیتیکی کنونی، “خیالپردازی” تلقی میشود.
- تهدید دائمی اقدام نظامی روشی نامطمئن و بسیار بیثبات برای جلوگیری از اشاعه است.
- رویکرد عاقلانهتر، تلاش دیپلماتیک قوی برای تقویت رژیمی است که در محدود نگه داشتن تعداد کشورهای هستهای به نه کشور، بسیار موفق بوده است. این در حالی است که پیش از تصویب NPT، جان اف کندی رئیسجمهور وقت آمریکا از وجود ۲۵ کشور هستهای میترسید.
به طور خلاصه، بحران کنونی مانند بازگشت به یک جعبه ابزار قدیمی و پرخطر است؛ از نظر انرژی، آسیبپذیریها در نقاط گلوگاهی مانند تنگه هرمز دوباره نمایان میشوند، و از نظر منع اشاعه، تهدید اصلی این است که اقدامات نظامی کوتاهمدت میتوانند منجر به فروپاشی چارچوبهای دیپلماتیکی شوند که دههها امنیت هستهای را حفظ کردهاند.
پیامدهای سیاسی و منطقهای این درگیری برای آینده خاورمیانه چه خواهد بود؟
این پرسش شما در مورد پیامدهای سیاسی و منطقهای این درگیریها برای آینده خاورمیانه، بسیار بهجا و مهم است.
متخصصان مدرسه فلچر بینشهای مهمی را در مورد خطرات بلندمدت و کوتاهمدت این تنشهای فزاینده بین ایران، اسرائیل و ایالات متحده در سال ۲۰۲۵ ارائه دادهاند.
بر اساس اطلاعات موجود در منابع، پیامدهای سیاسی و منطقهای این درگیریها شامل موارد زیر است:
۱. خطر فروریزی رژیم منع اشاعه هستهای (NPT)
بزرگترین تهدید بلندمدت که میتواند پیامدهای گستردهای برای منطقه داشته باشد، احتمال از هم گسیختن رژیم منع اشاعه هستهای است.
- هرگونه دستاورد کوتاهمدت ناشی از به عقب انداختن برنامه هستهای ایران، احتمالاً تحتالشعاع تهدید بسیار بزرگتر بلندمدت یعنی فروریزی رژیم منع اشاعه قرار خواهد گرفت.
- در بدترین سناریو، ایران ممکن است از پیمان منع اشاعه (NPT) خارج شود و این امر اثر دومینویی را در منطقه ایجاد خواهد کرد.
- در این حالت، عربستان سعودی و سایر کشورهای منطقه میتوانند از این روند پیروی کنند.
- رژیم منع اشاعه در حال حاضر نیز شکننده است و حملات نظامی، روشی نامطمئن و بسیار بیثبات برای جلوگیری از گسترش هستهای به شمار میرود.
۲. بیثباتی منطقهای و به تعویق افتادن بازیابی
این درگیری پتانسیل داشتن پیامدهای گسترده و جبرانناپذیری برای خاورمیانه و فراتر از آن را داشت.
- به گفته پروفسور مایکل جی. گلنون، ارزیابی رئیسجمهور ترامپ مبنی بر اینکه این درگیری میتوانست «خاورمیانه را نابود کند» نشاندهنده ریسک عظیم آن بود.
- در محافل سیاستگذار و متخصصان لبنان، نگرانی فزایندهای وجود داشت مبنی بر اینکه یک جنگ بزرگ جدید میتواند گفتوگوهای شکننده و نوپای بازسازی و بهبود که در لبنان و سوریه در حال شکلگیری بود را از مسیر خود منحرف کند .
- بهطور خاص هشدار داده شد که برنامه اصلاحات دولت جدید لبنان، که در ژانویه ۲۰۲۵ روی کار آمده بود، ممکن است پیش از آنکه فرصت عمل پیدا کند، متوقف شود.
- پس از اعلام آتشبس، شهر بیروت با امید محتاطانهای تکان خورد، اما بسیاری به یاد داشتند که آتشبسها ترتیبات شکنندهای هستند که بهسختی به دست میآیند و حفظ آنها دشوارتر است.
۳. اختلالات اجتماعی و اقتصادی
- با تشدید تنشها، برنامههای سفر در بخش بزرگی از منطقه بهطور ناگهانی مختل شد؛ مردم نگران لغو پروازها و تعلیق توقفهای میانی بودند.
- برای بسیاری از شهروندان عادی، این تشدید درگیری بار دیگر برنامههای شخصی و حرفهای آنها را به حاشیه میراند و آینده (که از قبل متزلزل بود) به حالت تعلیق درمیآمد.
۴. تهدید امنیت انرژی
اگرچه ایالات متحده اکنون بزرگترین تولیدکننده نفت و گاز جهان است، اما درگیریهای اخیر یادآور این نکته بود که تهدید امنیت انرژی همچنان وجود دارد.
- بازارهای نفت، بازارهای جهانی هستند و هرگونه اختلال در این بازارها بر همه مصرفکنندگان تأثیر میگذارد.
- این بحران آسیبپذیری تنگه هرمز را یادآوری کرد؛ تقریباً ۲۰ درصد از نفت و گاز جهان از این تنگه عبور میکند. اگرچه بیشتر این محمولهها به آسیا میرود، اما هرگونه اختلال در آن بر بازارهای جهانی تأثیر میگذارد.
در مجموع، میتوان گفت در حالی که آتشبس موقتی توانست از وقوع یک «جنگ همیشگی جدید» جلوگیری کند، اما پیامدهای بلندمدت و استراتژیک این درگیریها، بهویژه در زمینه گسترش هستهای در منطقه و تضعیف تلاشها برای بازیابی و ثبات، همچنان یک نگرانی جدی باقی میماند.






