رقابت هوش مصنوعی: آمریکا در برابر چین
این مقاله به بررسی رقابت فزاینده بین ایالات متحده و چین برای تسلط بر هوش مصنوعی نظامی (AI) میپردازد.
این منابع توضیح میدهند که چگونه پیشرفتهای هوش مصنوعی که با اختراعاتی مانند ChatGPT و وسایل نقلیه خودران تسریع شده است، در حال تغییر دادن ماهیت جنگ هستند.
این متن استدلال میکند که برتری تکنولوژیکی طولانیمدت ایالات متحده در حال فرسایش است و چین به سرعت در حال مدرنسازی نیروهای خود از طریق استراتژی ادغام نظامی-غیرنظامی است.
در پاسخ، وزارت دفاع ایالات متحده به دنبال تسریع توسعه و پذیرش هوش مصنوعی برای حفظ مزیت خود، کاهش “مه جنگ” از طریق تجزیه و تحلیل دادهها، و تسریع تصمیمگیری است.
این رقابت فناورانه، که به عنوان یک انقلاب در امور نظامی دیده میشود، قرار است توازن قدرت جهانی را در سالهای آینده شکل دهد.
رقابت هوش مصنوعی چگونه توازن قدرت نظامی آمریکا و چین را تغییر میدهد؟
رقابت در زمینه هوش مصنوعی (AI) به عنوان فناوری تعیینکننده برتری نیروهای نظامی در دهههای آینده، به سرعت در حال تغییر توازن قدرت نظامی میان ایالات متحده و چین است. در واقع، برتری فنی طولانیمدت ارتش ایالات متحده به سرعت رو به فرسایش است.
نحوه تغییر توازن قدرت:
- فرسایش برتری فنی آمریکا و خیزش چین:
- چین طی بیست و پنج سال گذشته سرمایهگذاری هنگفتی در ارتش آزادیبخش خلق (PLA) انجام داده و آن را در مسیری قرار داده تا «تا اواسط قرن به یک ارتش در سطح جهانی تبدیل شود».
- قدرت نظامی فزاینده چین اکنون چالشی جدی برای نظم بینالمللی تحت رهبری ایالات متحده و امنیت متحدان و شرکای آمریکا ایجاد کرده است.
- چین مصمم است تا جنگ را «هوشمندسازی» کند (intelligentize) و به سرعت در حال پیگیری نسل کاملاً جدیدی از سیستمهای نظامی مبتنی بر هوش مصنوعی است.
- ماهیت دگرگونساز هوش مصنوعی در جنگ:
- هوش مصنوعی یک فناوری با کاربرد عام است (مانند برق) که در بسیاری از فناوریهای دیگر نفوذ کرده و توانایی و کارایی آنها را افزایش میدهد. اگر هوش مصنوعی به طور مؤثر توسعه یابد، در تمام سیستمها و فرآیندهای نظامی نفوذ خواهد کرد.
- هوش مصنوعی کارایی عظیمی را محقق میسازد؛ زیرا نیاز انسانها به پردازش دادهها را کاهش میدهد، از اضافه بار شناختی جلوگیری میکند و امکان تحلیل جامعتر را فراهم میآورد.
- این فناوری سرعت جنگ را افزایش خواهد داد. کسانی که بهترین ابزارهای هوش مصنوعی را در اختیار دارند، دائماً ابتکار عمل را در دست خواهند گرفت، در حالی که دیگران برای درک آنچه در حال وقوع است، تقلا خواهند کرد.
- سیستمهای هوش مصنوعی با افزایش آگاهی موقعیتی، پردازش سریع حجم زیادی از اطلاعات، محاسبه گزینههای تصمیمگیری و خودکارسازی عملیات، فرآیند حلقه OODA (مشاهده، جهتگیری، تصمیمگیری، عمل) را به شدت سرعت میبخشند.
- استراتژیهای متضاد برای دستیابی به مزیت:
- رویکرد چین (ادغام نظامی-مدنی): چین برای حل مشکل دسترسی به فناوریهای پیشرفته هوش مصنوعی که در بخش خصوصی قرار دارد، از استراتژی «ادغام نظامی-مدنی» (Military-Civil Fusion) استفاده میکند. این رویکرد با دخالت مستقیم نظامی در تحقیق و توسعه با کسبوکارهای خصوصی چینی، تحت کنترل متمرکز دولت، مشخص میشود. این استراتژی در گسترش دسترسی ارتش آزادیبخش خلق به بخش تجاری و دستیابی به تجهیزات مرتبط با هوش مصنوعی موفق بوده است.
- رویکرد ایالات متحده (بازار محور): استراتژی آمریکا تکیه بر اقتصاد پویا و نوآورانه بازارمحور خود برای تولید فناوریهای نظامی جدید مبتنی بر هوش مصنوعی است. وزارت دفاع آمریکا (DOD) تلاش میکند نیروهای خود را از پلتفرمهای جنگی میراثی (گران، سرنشیندار) به سمت نسل جدیدی از سیستمهای مصرفی، خودمختار و نسبتاً ارزان سوق دهد.
- ابتکار عمل «تکرارکننده» (Replicator)، بزرگترین شرط وزارت دفاع آمریکا در توسعه هوش مصنوعی است و هدف آن استقرار هزاران سیستم مجهز به هوش مصنوعی در چندین حوزه طی ۱۸ تا ۲۴ ماه آینده است. این اقدام به منظور خنثی کردن مزیت متعارف ارتش آزادیبخش خلق در «جرم» (mass) انجام میشود.
- تأثیرات فرهنگی و اخلاقی:
- تفاوتهای فرهنگی ممکن است بر سرعت پذیرش هوش مصنوعی تأثیر بگذارد. در حالی که ایالات متحده اصول اخلاقی را برای استفاده از هوش مصنوعی نظامی اتخاذ کرده و در رویکرد خود محتاطتر است، ارتش آزادیبخش خلق (PLA) مجموعهای مشابه از اصول را منتشر نکرده و به نظر میرسد محدودیت کمتری در مورد خطرات هوش مصنوعی دارد. این دیدگاههای متضاد ممکن است بر نرخی که هر دو کشور هوش مصنوعی را در ارتش خود ادغام میکنند، تأثیر بگذارد.
نتیجهگیری: رقابت برای مهار قدرت هوش مصنوعی در حال شکل دادن به توازن قدرت جهانی برای سالهای آینده است. اگرچه چین با استراتژی ادغام نظامی-مدنی پیشرفتهای چشمگیری داشته است، اما موفقیت ابتکارات آمریکا مانند “Replicator” برای حفظ برتری فنی ایالات متحده و پیشی گرفتن از ارتش آزادیبخش خلق بسیار حیاتی است. همانطور که ژنرال والری زالوژنی اشاره کرد، برای شکستن بنبست کنونی نظامی، به چیزی جدید نیاز است، مانند باروت که چینیها اختراع کردند و هنوز برای کشتن یکدیگر از آن استفاده میشود. هوش مصنوعی به عنوان یک نوآوری انقلابی، قرار است این بنبست را بشکند.
استراتژیهای متفاوت آمریکا و چین برای ادغام هوش مصنوعی در ارتش چیست؟

رقابت برای به کارگیری هوش مصنوعی در نیروهای نظامی در بطن رقابت ژئوپلیتیکی گسترده میان ایالات متحده و چین قرار دارد و نتیجه این رقابت نامشخص است. هر دو کشور درک میکنند که هوش مصنوعی عامل تعیینکننده برتری نیروهای نظامی در دهههای آینده خواهد بود و هر دو با هدف پیشگام شدن در این انقلاب هوش مصنوعی نظامی در حال مسابقه هستند.
استراتژیهای دو کشور برای ادغام هوش مصنوعی در بخش دفاعی، تفاوتهای بنیادین دارند:
۱. استراتژی چین: همجوشی نظامی-غیرنظامی (Military-Civil Fusion)
رویکرد چین برای توسعه فناوری نظامی، یک استراتژی «همجوشی نظامی-غیرنظامی» (Military-Civil Fusion) است. این استراتژی با ویژگیهایی همچون دخالت مستقیم نظامی در تحقیق و توسعه با مشاغل خصوصی چینی و همگامسازی توسط کنترل متمرکز دولتی تعریف میشود.
نکات کلیدی در رویکرد چین:
- تلاش ملی گسترده: حزب کمونیست چین مقدار قابل توجهی از منابع دولتی و خصوصی را برای «هوشمندسازی» جنگ بسیج میکند. PLA با سرعت در حال پیگیری نسل کاملاً جدیدی از سیستمهای نظامی مجهز به هوش مصنوعی است.
- اهرم فشار دولتی: استراتژی همجوشی نظامی-غیرنظامی از قدرت دولت برای تعمیق ادغام بخش دولتی و خصوصی استفاده میکند.
- سازوکارهای ادغام: چندین جنبه از این استراتژی به ادغام نزدیکتر PLA و مشاغل خصوصی چینی کمک کرده است، از جمله:
- تأسیس آزمایشگاههای مشترک برای تسهیل تحقیقات دوگانه میان نهادهای نظامی، دانشگاهی و تجاری.
- ایجاد واحد دفاعی نوآوری چابک (Agile Innovation Defense Unit) که بر دسترسی PLA به فناوریهای تجاری تمرکز دارد.
- حمایت PLA از چالشها و رقابتهایی برای ترویج راهحلهای خلاقانه برای مشکلات نظامی.
- تغییر منبع تأمین: مطالعات نشان داده است که PLA بخش عمده تجهیزات مرتبط با هوش مصنوعی خود را از شرکتهای فناوری خصوصی چینی به دست آورده است، نه از شرکتهای دولتی قدیمی.
۲. استراتژی ایالات متحده: تکیه بر بازار آزاد و «رپلیکیتور»
در مقابل رویکرد متمرکز و از بالا به پایین چین، استراتژی ایالات متحده استفاده از اقتصاد مبتنی بر بازار پر جنب و جوش و نوآورانه خود برای تولید فناوریهای نظامی جدید با قابلیت هوش مصنوعی است. وزارت دفاع آمریکا (DOD) به دنبال مهار قدرت نوآوری بخش خصوصی آمریکا است که میزبان شرکتهای پیشرو هوش مصنوعی جهان است.
نکات کلیدی در رویکرد ایالات متحده:
- تکیه بر بخش خصوصی: وزارت دفاع به شدت به شرکتهای خصوصی و رقابت اقتصادی میان مشاغل خصوصی رقیب در برنامههای توسعه فناوری دفاعی خود متکی است. این رویکرد فرض میکند که تجارت آزاد، آزادی بیشتر در خلاقیت و نوآوری را ترویج میکند.
- تغییر ساختار نیروها: DOD به دنبال تغییر توازن نیروها از پلتفرمهای جنگی قدیمی (که گرانقیمت، سرنشیندار و نفیس هستند) به سمت نسل جدیدی از سیستمها است که مصرفی، خودکار و نسبتاً ارزان هستند.
- طرح رپلیکیتور (Replicator): این طرح، بزرگترین سرمایهگذاری DOD در توسعه هوش مصنوعی است. هدف آن، به کارگیری هزاران سیستم در چندین حوزه ظرف ۱۸ تا ۲۴ ماه آینده است تا مزیت متعارف PLA در «انبوه» نیروها را جبران کند.
- واحد نوآوری دفاعی (DIU): این واحد برای تقویت مشارکت نزدیکتر میان DOD و بخش خصوصی ایجاد شد. DIU با سادهسازی فرآیندهای دستوپاگیر خرید، به جذب شرکتهای غیرسنتی به بخش دفاعی کمک میکند، که این امر منجر به نوآوری بیشتر و پذیرش سریعتر سیستمها میشود.
- مزیت نوآوری: این شرکتها، با نیروی کار بسیار ماهر و تحقیقات پیشرفته خود، پتانسیل تولید پیشرفتهترین کاربردهای نظامی هوش مصنوعی را دارند. سیستم مبتنی بر بازار ایالات متحده دارای یک مزیت متمایز در پرورش نوآوری است.
تفاوتهای اخلاقی و محدودیتها
تفاوتهای فرهنگی همچنین میتواند بر سرعت پذیرش تأثیر بگذارد، زیرا هر دو کشور رهنمودهای متفاوتی برای حاکمیت هوش مصنوعی دارند.
- ایالات متحده: در سال ۲۰۲۰، وزارت دفاع مجموعهای از اصول اخلاقی را برای استفاده از هوش مصنوعی تصویب کرد تا توسعه فناوریهای جدید به شیوهای ایمن و مسئولانه هدایت شود. ایالات متحده در رویکرد خود محتاطتر و سنجیدهتر به نظر میرسد.
- چین: PLA مجموعه مشابهی از اصول را منتشر نکرده است و به نظر میرسد محدودیت کمتری از خطرات ناشی از هوش مصنوعی داشته باشد. بحثهای قوی در مورد اخلاق استفاده از سیستمهای نظامی خودران که در ایالات متحده وجود دارد، در منابع علنی چین تا حد زیادی غایب است.
در نهایت، در حالی که چین بر همجوشی ساختار دولتی و خصوصی برای «هوشمندسازی» جنگ تمرکز کرده است، ایالات متحده بر توانایی بازار آزاد برای تولید نوآوری سریع از طریق طرحهایی مانند «رپلیکیتور» تکیه دارد تا برتری فناورانه خود را حفظ کند.
تاثیرات اخلاقی و عملیاتی پذیرش هوش مصنوعی در نبردهای آینده چیست؟

پاسخ به پرسش شما در مورد تأثیرات اخلاقی و عملیاتی پذیرش هوش مصنوعی (AI) در نبردهای آینده، نیازمند بررسی دقیق تغییراتی است که این فناوری در سرعت، دقت و چارچوب تصمیمگیری ایجاد میکند، در عین حال که چالشهای مربوط به اعتماد و شفافیت را نیز در نظر میگیرد.
هوش مصنوعی به عنوان یک فناوری با کاربرد عمومی (مانند برق)، پتانسیل نفوذ در تمام سامانهها و فرآیندهای نظامی را دارد. نتیجه رقابت هوش مصنوعی توسط طرفی تعیین خواهد شد که بتواند بهترین شکل ممکن این فناوری را در سراسر سیستمها و فرآیندها در تمام حوزههای نبرد ادغام کند.
در زیر، تأثیرات عملیاتی و اخلاقی کلیدی پذیرش هوش مصنوعی در درگیریهای نظامی آینده، بر اساس منابع ارائه شده، تشریح شده است:
۱. تأثیرات عملیاتی (Operational Impacts)
پذیرش هوش مصنوعی منجر به انقلابی در امور نظامی خواهد شد. این فناوری برای حفظ برتری تکنولوژیکی، بازدارندگی در برابر تجاوز و پیروزی در درگیریهای مسلحانه، حیاتی است.
الف. افزایش سرعت و کارایی (Speed and Efficiency)
- تسریع چرخه تصمیمگیری (OODA Loop): سیستمهای هوش مصنوعی فرآیند «مشاهده، جهتگیری، تصمیمگیری، عمل» (OODA) را به شدت تسریع خواهند کرد. طرفی که این فرآیند را سریعتر اجرا کند، میتواند وارد چرخه تصمیمگیری حریف شود و مزیت نظامی نسبی کسب کند.
- کاهش فشار شناختی: هوش مصنوعی تقاضاها از انسان برای پردازش دادهها را کاهش میدهد، از اضافه بار شناختی جلوگیری میکند و امکان تحلیل کاملتر را فراهم میسازد.
- پردازش سریع دادهها: این سیستمها میتوانند حجم عظیمی از دادهها را با سرعتی بیسابقه پردازش کنند. کارهایی که معمولاً روزها یا هفتهها طول میکشد تا توسط انسانها انجام شود، توسط هوش مصنوعی در چند ثانیه قابل انجام است. این امر منجر به دستاوردهای کارایی عظیمی میشود.
- تارزدایی از مه جنگ (Clearing the Fog of War): در میدانهای نبرد مدرن، حجم عظیمی از دادهها از حسگرهای موجود ارسال میشود که میتواند منجر به «فلج تحلیلی» و تصمیمگیریهای نامرتبط شود. هوش مصنوعی با کمک به پردازش سریع این دادهها، میتواند بخشی از «مه جنگ» را از بین ببرد.
- افزایش آگاهی موقعیتی و دقت: هوش مصنوعی باعث افزایش آگاهی موقعیتی (Situational awareness) میشود. همچنین، عملیاتها دقیقتر خواهند شد و تصمیمات بهتر و آگاهانهتر خواهند بود.
ب. کاربردهای نظامی مشخص (Specific Military Applications)
هوش مصنوعی دارای کاربردهای متنوعی است (مانند خودروهای خودران، ChatGPT) که در حوزه نظامی نیز ظهور کردهاند و شامل موارد زیر میشوند:
- تحلیل دادههای اطلاعاتی: تحلیلگران اطلاعاتی از بینایی رایانهای (computer vision) برای غربال کردن حجم بالایی از تصاویر و ویدئوها برای مکانیابی نیروهای دشمن استفاده خواهند کرد.
- افزایش ارتباط حسگرها و شلیککنندهها: هوش مصنوعی ابزارهایی برای تحلیل سریع دادهها و تقویت ارتباط بین حسگرها و شلیککنندهها فراهم میکند.
- سیستمهای مستقل: اپراتورها از انبوه پهپادهای خودران برای غلبه بر دفاع دشمن استفاده خواهند کرد. میدان نبرد آینده با طیفی از سکوهای تسلیحاتی و سیستمهای پشتیبانی مبتنی بر هوش مصنوعی، از جمله هواپیماهای بدون سرنشین و وسایل نقلیه تاکتیکی، مشخص خواهد شد.
- لجستیک و نگهداری: متخصصان لجستیک از تحلیل دادهها برای بهینهسازی مأموریتهای تدارکاتی یا نگهداری تجهیزات استفاده خواهند کرد.
- فرماندهی و کنترل: برنامهریزان نظامی از مدلهای زبان بزرگ (LLMs) برای پیشنویس دستورات عملیاتی و تولید گزارشهای تصمیمگیری استفاده خواهند کرد.
- امنیت سایبری: جنگجویان سایبری از یادگیری ماشینی برای شناسایی ناهنجاریها و ممانعت از نفوذ شبکه دشمن بهره خواهند برد.
۲. تأثیرات اخلاقی و چالشهای اعتماد (Ethical Impacts and Trust Challenges)
در حالی که هوش مصنوعی مزایای عملیاتی عظیمی دارد، چالشهایی در زمینه اعتماد انسان به سیستمهای هوش مصنوعی و نیاز به نظارت اخلاقی وجود دارد.
الف. نیاز به نظارت انسانی (Human in the Loop)
برای آینده قابل پیشبینی، دلایل خوبی برای حفظ کنترل و نظارت انسانی (معروف به «انسان در حلقه» یا Human in the loop) وجود دارد. کاربردهای کوتاهمدت هوش مصنوعی نظامی به احتمال زیاد نقش انسانها را تقویت میکنند، نه اینکه جایگزین آن شوند.
ب. خطرات و معایب ذاتی هوش مصنوعی
- “توهم” (Hallucination): هوش مصنوعی توانایی “توهم زدن” را نشان میدهد؛ یعنی خروجیها یا پاسخهایی تولید میکند که ظاهراً معقول هستند اما با واقعیت مطابقت ندارند. این امر میتواند در یک برنامه هوش مصنوعی که در فعالیتهای نظامی کمک میکند، عواقب جدی داشته باشد.
- عدم “توضیحپذیری” (Lack of Explainability): بسیاری از مدلهای هوش مصنوعی فاقد قابلیت توضیحدهی هستند. این بدان معناست که سیستم نمیتواند منطق و دادههای زیربنایی نتایج خود را توصیف کند. در نتیجه، به نظر میرسد تصمیمات در یک «جعبه سیاه» گرفته میشوند. این عدم شفافیت مستلزم آن است که اعتماد به هوش مصنوعی نظامی در طول زمان و از طریق تجربه ایجاد شود.
- آسیبپذیری در برابر جعل (Spoofing): هوش مصنوعی در برابر جعل (spoofing) آسیبپذیر است؛ به این صورت که دشمن میتواند ورودیهای داده را تنظیم کند و مدل را به سمت نتایج کاذب سوق دهد. برای مثال، ممکن است نرمافزار بینایی رایانهای برای هدفگیری دستکاری شود تا به اشتباه نتیجه بگیرد که نیروهای دوست یا غیرنظامیان اهداف ارزشمند دشمن هستند.
ج. تفاوتهای فرهنگی و اخلاقی در پذیرش
سیاستها و فرهنگهای متفاوت ممکن است بر سرعت پذیرش هوش مصنوعی تأثیر بگذارند.
- ایالات متحده: وزارت دفاع آمریکا (DOD) در سال ۲۰۲۰ مجموعهای از اصول اخلاقی برای استفاده از هوش مصنوعی را تصویب کرد. هدف از این اصول هدایت توسعه فناوریهای جدید به شیوهای ایمن و مسئولانه است. ایالات متحده در رویکرد خود محتاطتر و سنجیدهتر عمل میکند.
- چین: ارتش آزادیبخش خلق چین (PLA) مجموعه اصول مشابهی را منتشر نکرده است و به نظر میرسد کمتر درگیر محدودیتهای ناشی از خطرات هوش مصنوعی باشد. بحثهای گستردهای که در ایالات متحده در مورد اخلاق به کارگیری سامانههای نظامی خودران وجود دارد، عمدتاً در منابع باز چینی غایب است. این دیدگاههای متضاد در مورد اخلاق و مقررات هوش مصنوعی، بر نرخ ادغام و پذیرش آن در ارتشهای دو کشور تأثیر میگذارد.






