خرابکاری اسرائیل در ایران نتیجه عکس میدهد، تنشها بالا میگیرد
این متن، که برگرفته از یک ویدئوی یوتیوب با عنوان «خرابکاری اسرائیل در ایران نتیجه عکس میدهد، تنشها بالا میگیرد» است، بر یک کمپین نفوذ هماهنگ متمرکز است که به نام «فرار از زندان» شناخته میشود. خرابکاری اسرائیل در ایران نتیجه عکس میدهد، تنشها بالا میگیرد
گوینده ادعا میکند که این کمپین توسط پیمانکاران خصوصی اسرائیلی و با هدف تحریک شورش و تغییر رژیم در ایران هدایت شده است.
این کمپین شامل استفاده از بیش از ۵۰ حساب کاربری جعلی در توییتر، انتشار ویدئوهای جعلی از جمله بمباران زندان اوین، و تحریک مستقیم مخاطبان ایرانی به شورش بوده است.
این گزارش همچنین بیان میکند که اسرائیل در جریان «جنگ ۱۲ روزه»، زندان اوین و چندین مکان دیگر را با هدف ایجاد انقلاب بمباران کرد، اما این حملات به جای شورش، صدها غیرنظامی را کشت.
در نهایت، گوینده نقش لابیهای طرفدار اسرائیل را در تضعیف دیپلماسی ایالات متحده و ایران و حمایت از استراتژیهای منطقهای جنگطلبانه برجسته میسازد.
چه اساسی پشت کارزار نفوذ اسرائیل موسوم به “Prison Break” قرار دارد؟
بسیار خوب؛ تمرکز بر اهداف کارزار نفوذ اسرائیل موسوم به “Prison Break” نکته کلیدی است. این کارزار یک عملیات هماهنگ شده با هدف تأثیرگذاری و تحریک در میان مخاطبان ایرانی بوده است.
بر اساس اطلاعات موجود در منابع، اهداف اصلی پشت کارزار “Prison Break” و اقدامات مرتبط با آن به شرح زیر است:
۱. تحریک به انقلاب و تغییر رژیم
هدف اصلی کارزار “Prison Break” که شامل بیش از ۵۰ حساب توییتر جعلی بود، پراکندن پروپاگاندا به منظور تحریک انقلاب علیه جمهوری اسلامی ایران در میان مخاطبان ایرانی بوده است.
۲. دامن زدن به شورشها
این کارزار شامل گزارشهایی در مورد ویدئوهای جعلی، حسابهای ربات جعلی و تحریکات مستقیم برای ایجاد شورش بود. هدف آن ایجاد ناآرامی و درگیری گسترده در ایران بود.
۳. استفاده از حمله به زندان اوین برای تحریک عمومی
در جریان بمباران زندان اوین، این کارزار اقدام به انتشار اطلاعات نادرست کرد:
- ویدئوی جعلی از بمباران زندان اوین منتشر شد که تلاش میکرد آن را به عنوان یک حمله جراحی (surgical strike) قلمداد کند که باعث باز شدن درها و آزادی زندانیان شده.
- هدف این ویدئوها و پیامهای جعلی این بود که مردم را تحریک کند تا شورش گستردهتری ایجاد کنند.
- توییتهای مرتبط از حسابهای جعلی به مردم میگفتند که به زندان بروند و زندانیان را آزاد کنند.
۴. سوق دادن به سوی حکومتی جایگزین
این عملیات و بمبارانهای مرتبط، با هدف تحریک و تلاش برای ترویج پسر شاه (رضا پهلوی) به عنوان گزینهای برای قدرتگیری بود.
این افراد تقریباً باور کرده بودند که پس از چند بمباران، مردم فرش قرمز پهن کرده و علیه حکومت شورش خواهند کرد.
این تلاش به عنوان “بازسازی عجیب و ارزان کودتای ۱۹۵۳” برای بازگرداندن این شخص توصیف شده است.
۵. خرابکاری در دیپلماسی
این کارزار و لابیهای مرتبط با آن (مانند لابی مونارشیست رضا پهلوی که با لابی “اسرائیل هر طور شده” همتراز است)، به دنبال جنگ با ایران و خرابکاری در دیپلماسی ایالات متحده و ایران بودند.
این عملیاتها بخشی از تلاشهای تاریخی ائتلافهای راست افراطی در اسرائیل برای حمایت از استراتژی “توقف پاک” (clean break strategy) و بازسازی منطقه تلقی میشوند.
اهمیت قربانیان
نکته قابل توجه و کنایهآمیز این است که زندان اوین محل نگهداری فعالان و افرادی است که بیش از هر کس دیگری برای مبارزه با ظلم حکومت ایران سازماندهی کرده و ریسک کردهاند.
تلاش برای تبدیل بمباران این مکان به یک “عملیات درخشان” در حالی که بیش از صد نفر در این بمباران کشته شدند، پوچ تلقی میشود.
هدف از چنین بمبارانی و سپس تلاش برای تحریک با استفاده از آن، دقیقاً هدف قرار دادن افرادی است که میتوانستند تغییرات پایدار ایجاد کنند.
چگونه پیمانکاران خصوصی اسرائیلی عملیات نفوذ رسانهای و حرکت به شورش را انجام دادند؟
این موضوع بسیار مهمی است که نحوه عملکرد شبکههای نفوذ خارجی را روشن میکند.
بر اساس گزارشها و تحقیقات، پیمانکاران خصوصی اسرائیلی عملیات نفوذ رسانهای و تحریک به شورش را از طریق یک کمپین نفوذ هماهنگ به نام «فرار از زندان» (Prison Break) انجام دادند.
این عملیات با هدف تحریک یک انقلاب علیه جمهوری اسلامی ایران در میان مخاطبان ایرانی طراحی شده بود.
روشهایی که پیمانکاران خصوصی اسرائیلی برای انجام این عملیاتهای نفوذ و تحریک به کار گرفتند، شامل موارد زیر است:
۱. استفاده از حسابهای جعلی و شبکههای نفوذ
- این کمپین شامل بیش از ۵۰ حساب کاربری جعلی در توییتر بود که به انتشار تبلیغات میپرداختند.
- این حسابها و شبکههای نفوذ توسط پیمانکاران خصوصی اسرائیلی و همچنین لابیهای مونارشیست مرتبط با آنها تقویت میشدند.
- این شبکهها همچنین شامل حسابهای ربات جعلی (fake bot accounts) بودند.
۲. تولید و انتشار محتوای جعلی
- بخشی از این عملیات، انتشار ویدیوهای جعلی و اخبار جعلی بود.
- برای مثال، در پی بمباران زندان اوین، یک ویدیوی جعلی از بمباران زندان اوین منتشر شد.
- این ویدیو و پیامهای مرتبط با آن تلاش میکردند تا حمله را به عنوان یک “حمله جراحی” (surgical strike) جلوه دهند که درهای زندان را باز کرده و زندانیان را آزاد کرده است.
۳. تحریک مستقیم به شورش
- هدف اصلی این پروپاگاندا تحریک مستقیم به شورش بود.
- توییتهای مرتبط با این حسابهای جعلی، به طور مستقیم به مردم دستور میدادند که به زندان بروند و افراد را آزاد کنند تا یک شورش گستردهتر ایجاد شود.
- پیامرسانی حول بمباران زندان اوین با وجود کشته شدن بیش از صد نفر در این حادثه، تلاش میکرد تا این اقدام را به عنوان یک عملیات «بسیار هوشمندانه» و «طرح درخشان» معرفی کند.
در حقیقت، استفاده از این تاکتیکها—شامل حسابهای جعلی، ویدیوهای ساختگی و تحریک مستقیم—تلاشی برای سوءاستفاده از نارضایتی مردم ایران و تبدیل اقدامات نظامی (مانند بمباران) به کاتالیزوری برای تغییر رژیم بود.
جالب توجه است که زندان اوین محل نگهداری فعالانی است که بیش از هر گروه دیگری برای تغییر و مبارزه با ظلم حکومت ایران ریسک کردهاند، و این کمپین تلاش داشت تا بمباران محل نگهداری این افراد را به عنوان یک اقدام مثبت در جهت آزادیخواهی معرفی کند.
چرا برخی از گروههای ایرانی-آمریکایی و سیاستمداران اسرائیلی با سیاستهای جنگطلبانه مخالفت میکنند؟
این پرسش بسیار مهم است و منابع موجود دلایل روشنی برای مخالفت برخی گروههای ایرانی-آمریکایی و برخی مقامات اسرائیلی با سیاستهای جنگطلبانه ارائه میدهند، که عمدتاً بر امنیت، دیپلماسی و جلوگیری از تلفات غیرنظامی متمرکز است.
در اینجا به تفکیک به دلایل مخالفت این دو گروه میپردازیم:
۱. دلایل مخالفت گروههای ایرانی-آمریکایی با جنگطلبی
برخی گروههای ایرانی-آمریکایی و صداهای معقول در این جامعه به دلایل مختلفی با اقدامات تهاجمی و جنگطلبانه مخالفت میکنند:
- اولویت دیپلماسی و توافق: اکثریت ایرانی-آمریکاییها از توافق هستهای و مذاکراتی که در جریان بود حمایت میکردند، زیرا این مذاکرات جایگزینی برای موضع تندروها در ایران ارائه میداد و مسیری روشنتر برای لغو تحریمها و ایجاد مقداری اعتماد به حرف ایالات متحده فراهم میآورد.
- جلوگیری از بمباران خانوادهها: صرف نظر از احساسات ایرانیان-آمریکایی درباره رژیم حاکم، هیچکس نمیخواست خانوادهاش بمباران شود.
- مخالفت با تغییر رژیم با حمایت خارجی: برخی سازمانهای کوچک غیرانتفاعی مانند NIAC، خط مشیای را در پیش گرفتند که هم از تغییرات انقلابی داخلی توسط ایرانیان حمایت میکردند و هم با جنگهای تحت حمایت خارجی برای تغییر رژیم مخالفت میکردند.
- تجربه پیامدهای جنگ: ایرانیان عادی و ایرانیان-آمریکاییهایی که خواهان تغییر رژیم بودند، اکنون اثرات واقعی اقدامات نظامی را مشاهده کردهاند، مانند منفجر شدن ساختمانهای آپارتمانی.
- در جریان جنگ ۱۲ روزه، مردم نگران دوستان و خانواده خود بودند و در پاسخ به بمبارانها برای بازگرداندن پسر شاه اعتراض نکردند.
- تلاش برای بی اعتبار کردن صدای معقول: کسانی که خواهان جنگ هستند (مانند لابی “اسرائیل در هر صورت”) به شدت تلاش میکنند تا صدای معقول ایرانیان-آمریکایی را بیاعتبار کنند، از جمله با تهمت زدن به آنها به عنوان لابیگر رژیم.
۲. دلایل مخالفت سیاستمداران اسرائیلی با سیاستهای جنگطلبانه
برخی از چهرههای اسرائیلی، بهویژه در محافل نظامی و امنیتی، دلایل عملی و امنیتی برای حمایت از دیپلماسی و مخالفت با رویکردهای جنگطلبانه داشتند:
- مزایای امنیتی توافق هستهای: سرلشکر اسحاق بن اسرائیل، یک ژنرال اسرائیلی، علناً مخالفت خود را با مخالفت نتانیاهو با توافق هستهای ایران و آمریکا ابراز کرد.
- نظارت بیسابقه: توافق هستهای ایران و آمریکا مزایای اساسی در زمینه عدم اشاعه امنیتی در سراسر منطقه ارائه میداد.
- این توافق، نظارت بیسابقهای بر برنامه هستهای ایران ایجاد میکرد که اکنون چنین نظارتی وجود ندارد (بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا اطلاع دقیقی از میزان اورانیوم غنیشده ایران در حال حاضر در دست نیست).
درک عواقب اقدامات جنگطلبانه
مخالفان سیاستهای جنگطلبانه به خوبی از پیامدهای منفی این اقدامات آگاه هستند:
- تلفات غیرنظامی گسترده: در طول جنگ ۱۲ روزه، صدها غیرنظامی، از جمله زنان و کودکان، کشته شدند.
- نسبت تلفات غیرنظامیان (کشته شده توسط ایران در مقابل کشته شده توسط اسرائیل) قابل مقایسه نیست؛ این نسبت حدود ۲۵ به هزار بوده است.
- اشتباه محاسباتی در تحریک انقلاب: تلاشهای لابیهایی که خواهان جنگ هستند برای تحریک انقلاب از طریق بمباران (مانند حمله به زندان اوین) یک اشتباه محاسباتی بود؛ آنها فکر میکردند مردم پس از چند بمباران، برای استقبال از پسر شاه فرش قرمز پهن خواهند کرد، در حالی که ایرانیان عادی به شدت نسبت به بمباران شدن واکنش منفی نشان دادند.
- هدف قرار دادن اماکنی مانند زندان اوین، که خانه فعالانی است که بیش از هر گروه دیگری برای تغییر و مبارزه با ظلم در ایران ریسک کردهاند، اقدامی بسیار پوچ و متناقض با هدف ادعایی تحریک تغییر است.
به طور خلاصه، در حالی که ایرانیان-آمریکایی مخالف، انگیزهای عاطفی (حفاظت از خانواده) و دیپلماتیک (دستیابی به رفع تحریمها) دارند، مقامات اسرائیلی مخالف، بر امنیت عملی و سودمندی نظارتی توافق دیپلماتیک تأکید میکنند تا از خطراتی که اکنون در فقدان آن توافق با آن روبرو هستند، دوری جویند.
مخالفت با سیاستهای جنگطلبانه شبیه به تلاش برای استفاده از یک نقشه راه دقیق (دیپلماسی) است تا به جای آنکه با چشم بسته و بمباران کورکورانه (جنگطلبی) به مقصد برسیم و در نهایت به غیرنظامیان و اهداف اشتباه آسیب بزنیم، به امنیت و اهداف بلندمدت دست یابیم.





