چگونه این روایت جدید حمله موشکی، نقش اسرائیل در تشدید درگیریها را پنهان میکند؟
این روایت جدید درباره تهدید موشکی ایران، با معکوس کردن رابطه علت و معلولی و بازتعریف ماهیت درگیریها، نقش اسرائیل را به عنوان آغازگر تنش پنهان میکند.
طبق منابع شما، این استراتژی از چند طریق عمل میکند:
۱. جابجایی جایگاه آغازگر و واکنشدهنده اسرائیل با ادعای اینکه ایران قصد دارد در درگیری بعدی ۲۰۰۰ موشک شلیک کند، تلاش میکند کنشهای آتی خود را به عنوان “دفاع” در برابر یک تهدید قریبالوقوع جا بزند.
واقعیت تاریخی و دکترین نظامی ایران نشان میدهد که ایران آغازگر جنگها نیست و تنها پس از حملات اسرائیل (مانند حمله به کنسولگری در دمشق یا حملات داخل خاک ایران) دست به اقدام تلافیجویانه میزند.
با این حال، اسرائیل طوری وانمود میکند که گویی دور بعدی درگیری اجتنابناپذیر است و ناشی از خصومت ایران خواهد بود، در حالی که در واقعیت، این اسرائیل است که با حملات خود چرخه درگیری را آغاز میکند.
۲. مشروعیتبخشی به حملات پیشدستانه (بهانهتراشی) این روایت بیشتر از آنکه پیشبینی تواناییهای ایران باشد، ابزاری برای مشروعیت بخشیدن به کارهایی است که اسرائیل میخواهد انجام دهد.
با ترسیم تصویری هولناک و غیرمنطقی از ایران (که آماده یک “حمله عظیم اولیه” است)، اسرائیل زمینه سیاسی را فراهم میکند تا هرگونه حمله خود به ایران را نه به عنوان تجاوز، بلکه به عنوان اقدامی ضروری برای جلوگیری از آن “آخرالزمان موشکی” خیالی توجیه کند.
در واقع، داستان “۲۰۰۰ موشک” ساخته شده تا نیات اسرائیل را پنهان کند، نه اینکه رفتار ایران را توضیح دهد.
۳. مهندسی افکار عمومی برای زمان تلافی اسرائیل میداند که اگر دوباره به ایران حمله کند، ایران طبق دکترین رسمی خود تلافی خواهد کرد.
هدف از این روایتسازی این است که وقتی آن لحظه فرا رسید، واکنش ایران نه به عنوان یک “پاسخ مشروع” به حمله اسرائیل، بلکه به عنوان یک “اقدام تجاوزکارانه” که اسرائیل قبلاً درباره آن هشدار داده بود، تفسیر شود.
به عبارت دیگر، اسرائیل پیشاپیش صحنه را طوری میچیند که وقتی خودش تنش را آغاز کرد و ایران پاسخ داد، بتواند بگوید: “ما هشدار داده بودیم که آنها خطرناک هستند”، و بدین ترتیب حمایت دولتهای غربی را حفظ کند.
۴. انحراف توجه از واقعیتهای میدانی و ضعف اسرائیل این بزرگنمایی همچنین تلاشی است برای پوشاندن این واقعیت که بازدارندگی اسرائیل در منطقه شکسته شده و موقعیت سیاسی داخلی آن متزلزل است.
اسرائیل به جای پذیرش اینکه اقداماتش (مانند آنچه در غزه و منطقه انجام میدهد) باعث انزوای او شده، سعی میکند با ایجاد یک “ترس وجودی” جدید و اغراقآمیز، دوباره حمایت بینالمللی را جلب کند و توجهها را از نقش مخرب خود منحرف سازد،.
برای روشنتر شدن این تاکتیک، میتوان از یک تمثیل استفاده کرد: این رفتار اسرائیل شبیه به شخصی است که در خیابان قصد دارد به عابری مشت بزند، اما قبل از آن با صدای بلند فریاد میزند: “این دیوانه میخواهد مرا بکشد!” تا وقتی که بالاخره ضربه را زد و آن عابر برای دفاع از خود واکنشی نشان داد، جمعیت دوروبر آن واکنش دفاعی را به عنوان مدرکی برای خشونت عابر و تأیید ادعای دروغین فرد مهاجم تلقی کنند.
ادعای اسراییل شلیک همزمان چند موشک از ایران است؟
اسرائیل ادعا میکند که ایران قصد دارد در درگیری بعدی میان دو طرف، ۲۰۰۰ موشک را بهطور همزمان شلیک کند.
طبق منابع شما، این ادعا صرفاً یک هشدار نظامی نیست، بلکه یک تاکتیک روانی و سیاسی با ویژگیهای زیر است:
- غیرممکن بودن ساختاری: تحلیلگران فنی اشاره میکنند که ایران زیرساخت لازم برای شلیک رگباری در این مقیاس را ندارد.
- ایران به جای سیلوهای ثابت سختشده، از پرتابگرهای متحرک جادهای استفاده میکند که فرآیند شلیک آنها کندتر است و محدودیتهای جغرافیایی دارد.
- کما اینکه در درگیریهای قبلی، ایران تنها صدها موشک را طی چندین ساعت شلیک کرد، نه هزاران موشک بهصورت آنی.
- جایگزینی برای هراس هستهای: این عدد اغراقآمیز جایگزین روایتهای قدیمی اسرائیل شده است که مدام هشدار میدادند ایران تنها “چند هفته” با بمب هستهای فاصله دارد؛ هشدارهایی که به دلیل عدم تأیید بازرسان بینالمللی و تکرار بیشازحد، اعتبار خود را از دست دادند.
- هدف سیاسی: انتخاب عدد ۲۰۰۰ برای ایجاد شوک و دور زدن تحلیلهای منطقی طراحی شده است.
- وقتی چنین عدد بزرگی مطرح میشود، افکار عمومی و دولتهای غربی به جای بررسی لجستیک و واقعیت، دچار هراس از یک “آخرالزمان” میشوند.
- این کار به اسرائیل اجازه میدهد تا خود را قربانی جلوه داده و هرگونه حمله پیشدستانه خود را توجیه کند.
در واقع، منبع شما استدلال میکند که چون عدد ۲۰۰۰ موشک هیچ مبنای تأیید شدهای در دکترین یا رزمایشهای ایران ندارد، باید آن را نه به عنوان یک ارزیابی اطلاعاتی، بلکه به عنوان یک “نمایش” سیاسی برای بازگرداندن حمایتهای بینالمللی از اسرائیل در نظر گرفت.
تکرار ادعاهای واهی توسط اسرائیل بر علیه ایران
چه استدلالی در پی ادعای اسرایل مبنی بر شلیک 2000 موشک به سمت اسرایل است؟
طبق منابع شما، استدلال کلیدی پشت مطرح کردن این تهدید جدید (ادعای شلیک ۲۰۰۰ موشک توسط ایران)، یک ارزیابی نظامی واقعی نیست، بلکه یک تاکتیک سیاسی و روانی است که اسرائیل به دلایل زیر به آن متوسل شده است:
۱. جایگزینی برای کارت سوخته «هراس هستهای» روایت قدیمی اسرائیل مبنی بر اینکه ایران تنها «چند هفته با بمب هستهای فاصله دارد»، به دلیل تکرار بیشازحد طی ۲۰ سال و عدم تأیید آژانسهای اطلاعاتی و بازرسان بینالمللی، اعتبار خود را از دست داده است،.
اسرائیل به یک تهدید وجودی جدید نیاز داشت که «غیرقابل اندازهگیری، غیرقابل اثبات و غیرقابل راستیآزمایی» باشد تا بتواند همچنان غرب را در حالت ترس و حمایت از خود نگه دارد.
۲. بسترسازی برای مشروعیت دادن به حمله خود هدف اصلی این استدلال، وارونه جلوه دادن واقعیت است.
اسرائیل میداند که ایران آغازگر جنگ نیست و طبق دکترین خود تنها تلافی میکند.
با پیشبینی یک حمله عظیم ۲۰۰۰ موشکی، اسرائیل تلاش میکند هرگونه حمله پیشدستانه خود به ایران را توجیه کند یا زمانی که ایران به حمله اسرائیل پاسخ داد، آن پاسخ را نه به عنوان «تلافی» بلکه به عنوان «تحقق آن تهدید تجاوزکارانه» به غرب بفروشد،.
۳. دور زدن منطق با شوک روانی انتخاب عدد بزرگ «۲۰۰۰ موشک» برای این طراحی شده که منطق و تحلیلهای فنی را دور بزند و مستقیماً مرکز ترس در تفکر امنیتی غرب را هدف قرار دهد.
منبع شما استدلال میکند که این عدد از نظر فنی «غیرممکن» است، زیرا ایران زیرساخت لازم (مانند سیلوهای کافی) برای شلیک همزمان ۲۰۰۰ موشک را ندارد و پرتابگرهای متحرک آن کند هستند،. اما اسرائیل روی این حساب کرده که عموم مردم و سیاستمداران غربی به جای بررسی لجستیک، مرعوب بزرگی عدد شوند.
۴. سرپوش گذاشتن بر ضعف بازدارندگی اسرائیل در موقعیتی است که بازدارندگیاش در منطقه (توسط حوثیها و پاسخهای مستقیم ایران) شکسته شده و متحدانش دیگر ادعاهای آن را بیچونوهذا نمیپذیرند،.
استدلال منبع این است که وقتی یک دولت قدرت واقعی خود را از دست میدهد، به «تورم بلاغی» (بزرگنمایی در حرف) روی میآورد تا با ایجاد ترس، حمایت از دست رفته را بازیابی کند،.
به طور خلاصه، استدلال کلیدی منبع این است که این تهدید جدید «پیشبینی توانایی ایران نیست، بلکه پیشبینی تنشآفرینی اسرائیل است» و به عنوان بهانهای برای اقدامات نظامی آینده اسرائیل عمل میکند،.
تکرار ادعاهای واهی توسط اسرائیل بر علیه ایران